نوای فارس-احمد طباطبایی:شبکههای اجتماعی همچون فیسبوک، توئیتر، گوگلپلاس و... عموماً مشتمل بر ارائه چند شکل از صفحات ِ کاربری هستند . مهمترین آنها عبارتاند از «پروفایل» یا تایملاین برای کاربری ِ شخصی، «گروپ» برای جمعهای خصوصی یا نیمهخصوصی! همچنین شبکههای ارتباطی کوچک همچون بستگان، همتیمیها یا همکاران و «پیج» برای مواردی که سطح ارتباط مخاطبان انبوهی را در بر میگیرد.
این موارد عمدتاً شامل شرکتهای تجاری ، سازمانها، مجلات و... میشود که به چهرههای مشهوری از سیاستمداران،ورزشکاران و هنرمندان که دامنه وسیعی از مخاطبان یا هواداران را برابر خود دارند، تسری مییابد. این چهرهها یا خود اقدام به ایجاد اینگونه پیجها میکنند و یا به عللی همچون غیبت در فضای مجازی یا آن شبکه، صفحاتی به نامشان و با گردانندگانی غیر از خود این افراد تدارک دیده میشود که به صفحات ِ طرفداران آن شخص موسوم است.
در جامعه موسیقی ایرانی، در درجه اول ، خوانندگان از معروفیت بیشتری نسبت به عوامل دیگر خود برخوردارند. این گروه برای ارتباط با مخاطبان خود از «پیج»های شبکههای اجتماعی بهره میبرند و واقعیت امر هم بر لزوم این اقدام گواهی میدهد. اما آنچه در این نوشتارمد نظر است جامعه ترانهسرایان فعال در عرصه موسیقی است. طیفی که به صورت دنبالهای هندسی در حال گسترش است و از دیدگاههای مختلف اعم از نقد ادبی، جامعهشناسی، روانشناسی و... مستعد تحقیق و آسیبشناسی است.
در جامعه مذکور تعداد کسانی که بتوان از آنها به عنوان چهرههای معروف هنری یاد کرد بسیار اندک است. این افراد برای ارتباط بهتر با مخاطبان خود در شبکههای اجتماعی، همچون دیگر ِ هنرمندان ناگزیر از برپایی پیجهایی هستند تا محدودیتهای ارتباطی را برطرف کنند. یا حتی در مواردی دوستدارانشان اقدام به ایجاد صفحاتی برای به اشتراک گذاردن اخبار، اطلاعات یا آثار این اشخاص میکنند.
امّا آنچه همه روزه در شبکههای مجازی شاهد آن هستیم پیجهاییست که ترانهسرایان از راه رسیده و نهچندان شناختهشده یا به کل شناختهنشده برای خود ایجاد میکنند. این اتّفاق علل گوناگونی میتواند داشته باشد که با بررسی به دلایل تأسفباری در این زمینه میرسیم. این تلقی در بین بسیاری از این ترانهسرایان وجود دارد که داشتن پیج یعنی هنرمند حرفهای بودن و هواخواه و مخاطب انبوه داشتن و رسیدن به نقطه مطلوب هنرمندی -حداقل در فضای امروز! چه بسا با اجرای یک یا چند اثر ترانهسرای مربوطه اقدام به ساختن پیجی به نام خود میکند تا رد شدن ِ خود را از مرحله ابتدایی کار ترانهسرایی نشان دهد. در پروفایلها ارتباط افراد مبتنی بر «درخواست دوستی»است و از افراد مرتبط با عنوان «دوست» استفاده میشود ولی در ساختار پیجها رابطه به صورت «هوادار» در مقابل «چهره سرشناس» است. ترجیح بسیاری از ترانهسرایان بر انتخاب رابطه عمودی ِ از بالا به پایین به جای رابطه دوستانه افقی گاهی از سر حس برتریجویانهای است که هیچگاه خود را در آثار شخص ِ مورد نظر بروز ندادهاند و ترانهسرای به راه ِ غلط افتاده مسیر ِ پیشرفت هنری را در شکل صوری ِ صاحب پیج بودن میداند.
در همین راستاست که عزت نفس گم شده خود را در تکیه بر آمار و ارقام هوادارانی میجوید که به ضرب ِ دعوت از دوستانش از آنها بخواهد لباس هواداری را بر روی لباس دوستی بپوشند و در بسیاری از موارد -طبق آمار موجود از صفحات- به زور ِ جذابیتهای کاذب ، کار آمار و ارقام به خوبی رتقوفتق میشود.
به نظر میرسد این پدیده هم مثل دیگر اتّفاقات موجود در فضای مجازی از ورود تکنولوژی جدید بدون پیشزمینهها و آمادگیهای فرهنگی مورد نیاز استفاده از آن به وجود آمده است با این تفاوت که اینبار قشری هنری را در بر گرفته و ظهور و بروز برخی از مشکلات فرهنگی و روانشناختی موجود در این جامعه را باعث شده است.
این مقوله جای تامل دارد و نیازمند پرداختن بیشتر به آن است که باید توسط روانشناسان و مرتبطان به این علم درآن باره بحث شود.
منبع : اختصاصی نوای فارس