۱۴۰۳ ششم ارديبهشت - 12:44 ب.ظ

گفت و گو با آهنگساز مردمی؛سعیدمهناویان درباره جوادیساری:کلمه کوچه بازاری؛ برازنده این موسیقی نیست

کلمه کوچه بازاری؛ برازنده این موسیقی نیست

نوای فارس-لی لا رضایی:سعیدمهناویان آهنگسازی که با خواننده های بسیاری تجربه همکاری دارد، موسیقی را با نوای نی پدرشناخت و درحسینیه و هیات مرثیه خوان شد اما به مرور ردیف های موسیقی را فراگرفت و در دوران دبیرستان ساز سنتور را انتخاب کرد و در همان زمان گروهی را به رهبری خودش تشکیل داد که در همراهی با آن به تمرین قطعاتی ازمرحوم مرضیه و  قاسم جبلی و مرحوم پوران می پرداختند.

کم کم شروع به اهنگسازی کرد و بر روی اشعاری که می نوشت موسیقی می گذاشت.یکی از آهنگها را برای مرحوم روان بخش ساخت و در رادیو پخش شد. در سال 37 با مرحوم تاجیک آشنا شد و به سفارش ایشان موسیقی را بصورت کلاسیک دنبال کرد و به کلاس موسیقی رفت .

وی تاکنون با خوانندگانی همچون علی نظری ،عباس قادری، احمد معینی، جواد یساری ، امیر شاملو ،حسین بدیعی ،نعمت الله آغاسی، مریم روح پرورهمکاری داشته است. جوادیساری از خوانندگانی است که شهرت خود را مدیون آهنگهای مردمی وی می داند. این گفت و گو بازنشر صحبتهای وی از «آهنگ جوانی» است:

 

به عنوان آهنگسازی که جوادیساری شهرت خود را مدیون اوست، فکر می کنید رمز شهرت ایشان و ماندگاری موسیقی شما در چیست؟
این سوال مربوط است به مرام و مسلک اشخاص،توجه داشته باشید آقای یساری ضمن اینکه از صدای خاص و دلچسبی برخوردار است.از قدیم یک ورزشکار دارای یک مرام پهلوانیست و یکی از شاخصه های پهلوانی هم احترام به مربی و پیش کسوت است،که بحمدالله ایشان از این اخلاق نیک برخوردار است.ما هر دو بخوبی میدانیم برای رسیدن به این جایگاه چه زحماتی متحمل شده ایم،لذا منهم متقابلا به ایشان افتخار میکنم.

موسیقی آن زمان بسیار دلنشین تر از آن چیزی است که امروزه می شنویم. فکر می کنید دلیلش چیست؟

به قول شاعر،جانا سخن از زبان ما میگویی.مسلما منظور شما از چیزی که امروزه می شنوید،موسیقی اصیل و سنتی نیست،زیرا این نوع موسیقی با همه غنایی که در خود دارد و یکی از کاملترین نوع موسیقی ملل است،متاسفانه نمیتواند روح سرکش و عصیانگر و غالبا عاشق را ارضاء کند و چون نوع موسیقی دلنشین و پویای سابق در اختیارشان نیست،طبعا به موسیقی کانالهای خارجی مراجعه و از آنها تقلید میکنند و با سه ،چهار ماه آموزش در نواختن سازهای آسانی مثل،ارگ یا گیتار و امثالهم خودشان آهنگساز و شاعر و نوازنده و خواننده میشوند و آثار تقلیدیشان را منتشر میکنند که اکثرا هم تکراریست.شما واژه دوستت دارم را که زیباترین جمله عاشقانه است،اگر دهها بار تکرار کنید زیبایی خود را از دست میدهد و به جمله ای پیش پا افتاده و ساده تبدیل میشود و دل را میازارد.در این نوع موسیقی،منظور شاعر وآهنگساز و خواننده فقط ارضای جاه طلبی خود است و احساس دیگران برایش اهمیتی ندارد.

هم آن زمان و هم امروزه ازموسیقی هایی به سبک و سیاق آقای یساری به عنوان موسیقی کوچه و بازار نام می برند. تعریف شما از موسیقی کوچه بازاری چیست و آیا این نام برازنده این موسیقی است؟

طبعا این نام برازنده این نوع موسیقی نیست.شایع است که میگویند در گذشته که رادیو و تلویزیون جایی در جامعه باز کرده بود با سیاست به اصطلاح،سه کلاس یکی،ایرانی رهیده از نظام قاجار را یک شبه به جایگاه اجتمایی غرب برساند،به همین سبب از پخش آهنگهایی که با دل و روح اکثریت مردم ما ،چه از شهری،چه از روستاها همخوانی داشت و به نوعی فولکلور تمامی نقاط این آب و خاک بود جلوگیری میکرد.شایع است که در آن زمان کی از خوانندگان خوزستانی آهنگی را برای پخش از رادیو میبرد،ولی مسئولین وقت آنرا قبول نمیکنند.لذا خواننده فوق فریاد میزند که اگر شما آهنگ مرا پخش نکنید میروم سر کوچه و بازار آنرا میخوانم و از آن زمان بود که اسم کوچه و بازاری،تیکه کلام مسئولین مربوطه شدوبرای تحقیر،این نام را تکرار کردند در واقع این نام را دشمنان این سبک موسیقی برای توجیح عمل خود بکار می بردند و الا نام آهنگهای مردمی نامیست که باید به این سبک موسیقی اطلاق شود.

 

همانطور که آقای یساری را به نام شما می شناسند، نام شما نیز با ایشان عجین است و به نوعی مکمل یکدیگر هستید. چطور این چفت شدن اتفاق افتاد؟

من از کودکی و دوران دبستان شانس این را داشتم که شنونده نی نوازی پدرم که بطور آماتور و فقط به خاطر عشق به موسیقی نی میساخت و مینواخت و هم. چنین آواز دوست هنرمنش که هفته ای یکبار در منزل ما جلسه داشتند بهره مند شوم.مرحوم میرزا تقی خان استکی،وقتی اشتیاق مرا بای یاگیری موسیقی مشاهده کرد طی مدتی بصورت سینه به سینه که از قدیم باب بود دستگاههای موسیق را آموخت.مهمترین قسمت این آموزش،آموختن فن بیان بود که ایشان بمن آموخت و این بعدها در کار من تاثیر به سزایی داشت.در سال ۵۴ در زمانیکه مشغول کارهای خواننده های دیگرم بودم به علت بچه محلی با آقای یساری آشنا شدم.ایشان در آن زمان دو صفحه که آن وقتها رایج بود با آهنگهای اساتید دیگر در بازار پخش کرده بود.ولی بعلت آنکه جوهر صدای ایشان را نشناخته بودند،محبوبیتی کسب کرد.طی چند بار که در محلمان با هم روبرو شدیم ایشان ازمن خواستند که با هم همکاری کنیم،منهم روی صدای ایشان و نقاط قوت و ضعف آن چند ماهی به روال کار خودم به اصطلاح مانور کردمیعنی خودم را در قالب صدای ایشان قرار دادم و مهمترین واژه های شعری را برایش پیاده کردم،والحق ایشان هم با همه گرفتاری شغلی که داشت زحمت بسیار کشید و از عهده کار بخوبی بر آمد.عامل مهم هم و استقامت ایشان در مقابل انجام کارهای سختی که به ایشان میدادم موجب موفقیت شد.

چرا چنین رابطه ای بین خالق یک اثر و اجرا کننده آن این روزها دیگر اتفاق نمی افتد؟

برای خلق یک اثر عوامل متعددی دخیلند از جمله آنها حضور نوازندگان چیره دستی است که در نواختن ملودی های این سبک تبحر خاصی دارند که این روزها یا به رحمت خدا رفته اند و یا به خارج از کشور رفته اند.البته هستند تعدادی که این کافی نیست و عوامل دیگر مثل نحوه پخش آهنگها و دیگری هزینه گزافی که خواننده باید پرداخت کند،بدون آنکه بتواند یک ریالش را دریافت کند و مهمتر اینکه عشقها دیگر عشق واقعی نیست همه چیز مجازیست،امروز عاشقند،فردا فارغ.با این قشر نمیتوان از موهبتهای عشق گفت.ما را همکهبا اشعار جنگ سرو کاری نیست.

چرا امروزه دیگر چنین موسیقی هایی به وجود نمی آیند که به راحتی بر دل مردم بنشینند؟ و مردم نمی توانند با آنها ارتباط برقرار کنند؟

امروزه بسیار هستند هنرمندان بی بدیلی که کنج عزلت گزیده اند .استاد خود من جناب استاد انوشیروان روحانیکه من انگشت کوچک پایش هم نمیشوم،چرا خلق نمیکند.استاد جهانبخش پازوکی که به حق شایسته ترین سازنده و سراینده ترانه های مردمیست در خارج چه میکند.آیا او از این وضع رضایت دارد.چرا مثل سابق فعال نیست در حالیکه طبعا الان پخته تر و با تجربه تر است.اگر جوابی برای این سوال یافتید من در خدمتم.

 

شما که مشکل چندانی به لحاظ ارشاد و مجوز ندارید. چرا فعالیت موسیقی نمی کنید؟

بله،درست میگویید ما مشکلی با ارشاد نداریم،اتفاقا مسئولین ارشادمردمان بسیار فهیم و خوش برخوردی هستند.مشکل شرایطی است که جزء اساسنامه ارشاد است.خلاصه در یک کلام،موسیقی سبک ما غنا است،تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

 

تفاوت موسیقی آن زمان با موسیقی این روزها در چیست؟

گذشته از موسیقی سنتی و ملی ما که اکثرا عرفانی و مورد پسند قشری خاص که در سنی بالاتر از جوانی قراردارند و تلاطم های دوران نوجوانی و جوانی را پشت سر گذاشته اند،موسیقی مردمی و حتی پاپ تا زمانیکه آزاد بودند نوار پخش کنند،از زبان عامه مردم از عشقها و ایثارهای عاشق و از ناکامیها و ناهنجاریهای نهفته در جامعه از شرم و حیای دلپسند معشوق سخن میگفتند،خوانندگانی مثل گوگوش،ستار،حمیراوامثالهم با زبان پاپ ولی ترانه های مردمی ،و امثال داوود مقامی،آغاسی،احمد معینی،جواد یساری،امیر شاملو،حسین بدیعی،ایرج،گلپا و سایرین از زبان عشاقی که به علت شرم فرهنگی از بیان احساسشون امتناع میکردند،سخن میگفتند.ترانه های اینها در اقصی نقاط این آب و خاک ورد زبانها بود.ولی امروز گذشته از موسیقی سنتی که شرح آن رفت،چیزی بنام موسیقی نمی بینیم.یک مشت سر و صدای تولید شده از سازهای الکترونیک همراه با اشعاری سخیف بگوش میرسد که البته در نوجوانها طرفدارانی دارد.چیزی که من می بینم در واقع نمایشگاه موزیکال لباس است.یک خواننده با آرایش آخرین مد محله های هارلم و اسکس در عرض اجرای ۴دقیقه آهنگ،۶جور لباس عوض میکند.این نشان میدهدخواننده با این کار آرزوهای سر کوب شده و عقده های نهفته در درونش را ارضاء میکند.از شعر خوب و یا سلوی دلنشین نوازنده خبری نیست،غقط صدای محکم پدال است که تا مغز استخوان نفوظ میکند.البته گاهی هم از نشان دادن پرو پای دختران برای جلب نظر نوجوانان استفاده ابزاری میکنند.این مورد البته در خارج بیشتر رایج است.

 

فکر می کنید چرا دیگر آن سبک موسیقی تولید نمی شود؟

برای اینکه اساس کار فراهم نیست.در حالیکه این سبک طرفداران بسیار ولی خاموشی دارد و از جایی حمایت نمیشود.

 

چرا با جوانترهای عرصه موسیقی همکاری نمی کنید؟ همین طور با آقای یساری؟

طالب خوانندگی بسیار است.اما شرایط خواننده شدن فقط صدای خوب نیست.شرایط فیزیکی،استطاعت مالی همیشه در یک نفر جمع نیست.ظمنا(نه هر که نعره بر آرد سخنوری داند)

صداهای مخملی و گیرا مثل گلپا،ایرج،داوود مقامی،احمد معینی،امیر شاملو، آغاسی و یساری به ندرت یافت میشوند،تازه اگر یافت شوند همه شرایط را ندارند.راجع به آقای یساری هم باید بگویم ایشان آنقدر آهنگهای خوب با اشعار وزین و زیبا دارد که به تخمین من تا سی سال آینده از آهنگ بی نیاز است.

 

 

منتظر کارهای شما باشیم یا نه؟

چرا که نه ،در زمان فعلی هم کارهای خوبی نزد خواننده های جوان دارم،ولی به همان دلایلی که نام بردم موفق به پخش آن نشده اند.

 

اگر حرف خاصی دارید بفرمایید؟

 

ضمن تشکر از حسن نظر شما نسبت به این سبک موسیقی،لازم به ذکر است به جرات میتوانم بگویم من طی سالهای ۳۹ تا حالا غریب ۲۰ درصد خواننده های مطرح و غیر مطرح را به موسیقی مردمی معرفی کرده ام و کتابی در دست تهیه دارم که انشاالله سال جدید در دسترس عموم قرار میگیرد.البته اگر مورد تایید قرار بگیرد.در این کتاب بیوگرافی خودم و یکایک خواننده هایی که داشتم با ثبت ملودی ها و اشعار و عکسهای آنها در دسترس عموم قرار میگیرد،نا گفته ها و در واقع پشت صحنه های جالب و شنیدنی در این کتاب قید شده است .البته تا آن زمان اگرهای بسیاری مطرح خواهد بود.

با تشکر فراوان :

          .سعید مهناویان.



 

 

منبع : هفته نامه آهنگ جوانی
به اشتراک بگذارید :
برچسب ها


عضویت : telegram.me/joinchat/AzEeHDus0u0ht5Y_Qi2E0Q