۱۴۰۳ پنجم ارديبهشت - 11:17 ب.ظ

آشور ظفرمرادیان: برخی تهیه‌کننده‌ها نوازندگان را به چشم برده می‌بینند

آشور ظفرمرادیان: برخی تهیه‌کننده‌ها نوازندگان را به چشم برده می‌بینند
نوای فارس: عرصه موسیقی پاپ ایران این روزها با چالش‌‌ها و آسیب‌های جدی روبه‌روست؛ از سویی افرادی به واسطه تمکن مالی خود و بدون آگاهی نسبت به هنر- صنعت موسیقی، نقش تهیه‌کننده را دارند و از سویی با مخاطبانی مواجه هستیم که آگاهی چندانی از ارزش و اصالت کالاهای فرهنگی ندارند.

آشور ظفرمرادیان، مدرس نوازندگی درامز و عضو ارکستر مازیار فلاحی در گفت‌وگو با ایرنا به تفصیل به اهمیت نقش مخاطب آگاه موسیقی در ارتقای سطح موسیقی کشور و آسیب‌شناسی نگاه انتفاعی تهیه‌کنندگان پرداخت. سرپرست «هامان بند» رسانه‌ها را نیز در عدم ارتقای سواد موسیقایی مردم مقصر می‌داند.

با توجه به سبک نوازندگی شما و سرپرستی «هامان بند» که عمدتا در سبک راک فعالیت می‌کند چطور حاضر به همکاری در گروه فلاحی در سبک پاپ شدید؟ 

در وهله اول باید گفت که من یک نوازنده هستم و باید برای امرار معاشم نوازندگی کنم. البته شاید در ابتدای همکاری انگیزه مالی اهمیت بیشتری داشت اما در حال حاضر این گروه برای من تفاوتی با گروه خودم ندارد. همچنین نوع موزیکی که در گروه فلاحی اجرا می‌‌شود برخلاف بسیاری از گروه‌هایی که در موسیقی پاپ ایران فعالیت می‌‌‌کنند موسیقی استاندارد و سالمی است. این گروه را به واسطه بسیاری از ارزش‌هایی که دارد دوست داشته و همچنان به ادامه همکاری با این گروه اصرار دارم.

از ارزش‌های مختص این گروه صحبت کردید. این ارزش‌ها کدامند؟

من 9 سال است در این گروه فعالیت می‌کنم و در بسیاری نقاط جهان کنسرت داشتیم. این گروه دارای رکوردهایی است که منحصر به‌فرد بوده و از همه مهم‌تر حقیقی است.

کدام رکوردها؟

منظورم رکوردهای حقیقی این گروه در تعداد سانس‌های اجرا، سولد اوت‌های حقیقی به دور از هر نوع دروغی و رکوردهای واقعی فروش بلیط در کنسرت‌های خارج از کشور است.

منظور شما از سولد اوت‌های حقیقی چیست؟

در فصل کنسرت‌ها گروه یا خواننده خاصی فقط با گذشت 10 دقیقه از باز شدن گیشه اینترنتی فروش بلیط، موفق به فروش 15 هزار بلیط می‌شود. کافیست به این مهم توجه کنیم که اگر همین الان با توجه به امکانات اینترنتی ایران بخواهیم برای خط موبایل خود شارژ اینترنتی خریداری کنیم زمانی معادل دست‌کم سه دقیقه لازم داریم. حالا خود شما بگویید چگونه است که یک سامانه می‌تواند در 10 دقیقه، 10 تا 15 هزار بلیط را پیش‌فروش کند.

دلیل تغییرات سبکی «هامان بند» از آغاز فعالیت تاکنون چیست؟ 

ما در آغاز فعالیت خود ساختار شنیداری، سلیقه متفاوت و تجربه کمتری داشتیم و به دنبال علایق شخصی بودیم. دلمان می‌خواست موسیقی ما مورد تایید اهل فن باشد و اصطلاحا به ما بگویند چقدر «خفن» هستیم. اما الان به این نتیجه رسیدیم که باید مخاطب بیشتری داشته باشیم.

مخاطب‌محوری را نقطه ضعف خود نمی‌دانید؟

در همه جای دنیا این تغییر رویکرد وجود دارد. حتی در گروه‌های بسیار حرفه‌ای و مطرحی که یک سال در میان برنده جایزه گرمی می‌شوند هم این تغییر نگاه وجود دارد. امروزه باید قبول کرد تغییر صحیح تنها شرط بقا درعرصه رقابت است.

فضای موسیقی امروز ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید و چه جایگاهی برای آن متصور هستید؟

متاسفانه چیزی که من می‌بینم بیشتر به فاجعه شباهت دارد. مردم هیچ تفکری نسبت به آنچه تحت عنوان موسیقی می‌شنوند، ندارند. حتی نمی‌دانند این عدم آگاهی توهین به خود آنها قلمداد می‌شود. هیچ شناختی نسبت به سبک و شیوه خوانندگی ندارند و به همین دلیل هم بیشتر تولیدات یا شبیه هم هستند یا به‌نوعی از موسیقی که از سمت کشورهای همسایه شنیده می‌شود، شباهت دارند. آیا خود شما قبول ندارید اکثر این ترانه‌ها مشتی هجویات ساده و سخیف است؟ و آیا قبول ندارید همه این موارد باعث شده تا موسیقی امروز ما تبدیل به منجلابی شود که رهایی از آن بسیار دشوار به نظر می‌آید؟

اگر صفت «منجلاب» را برای موسیقی امروز بپذیریم علت ایجاد این «منجلاب» را چه می دانید؟

مهم‌ترین علت، خوراک اشتباه و ناسالم فرهنگی است که توسط تولید کنندگان با تبلیغات گسترده به مردم عرضه می‌‌شود. این تولیدات به دلیل تاریخ مصرف کوتاه باید در بازه زمانی کوتاهی ارائه و به سرمایه عرضه‌کنندگان تبدیل شود پس با تمام قدرت در امر تبلیغات این کالاها هزینه می‌شود.
علت مهم دیگر این است که متاسفانه مردم به‌عنوان مخاطبان این کالاها آموزشهای درستی در زمینه موسیقی ندیده‌اند و به سادگی اسیر حربه‌های تبلیغاتی می‌شوند.

وقتی سخن از تولیدکنندگان این کالاها به میان آمد لاجرم می‌بایست به نقش تهیه‌کنندگان هم اشاره شود. آیا شما تهیه‌کنندگان را هم در ایجاد این فضا مقصر می‌دانید؟

بدون تردید تهیه‌کنندگان، اولین مقصران شرایط موجود هستند. برخی از آنان تنها به دلیل تمکن مالی وارد این عرصه شده‌اند و عرصه فرهنگی را با تجارت و دلالی اشتباه گرفته‌اند. آنها خوب می‌دانند که به جای صرف سرمایه برای هنرمندان صاحب سبک و شناخته شده که هنر خود را به ارزانی نمی‌فروشند بهتر است به سراغ افراد گمنام و عموما بی‌تجربه بروند تا با یک قرارداد به نفع تهیه‌کننده تمامی اختیارات را از خواننده سلب کنند و با حربه‌های تبلیغاتی یک شبه وی را به شهرت برسانند. به این ترتیب مخاطبان هم فریب بازی‌های تبلیغاتی را می‌خورند و تهیه‌کنندگان با برگزاری یک یا چند کنسرت، چندین برابر هزینه صرف شده را در مدت زمانی اندک باز می‌گردانند. کم نبودند افرادی که یک شبه با یک آهنگ یا یک کنسرت به سرعت مشهور شدند اما دیگر اثری از آنها باقی نمانده است.
متاسفانه این به اصطلاح هنرمندان هم به محض چشیدن طعم شهرت دست به اقداماتی می‌زنند که در هیچ قاعده و قانونی نمی‌گنجد؛ از سرقت شعر و ملودی گرفته تا لب‌زدن در کنسرت زنده. این افراد بازی‌های تبلیغاتی عظیمی در فضاهای مجازی راه می‌اندازند و به اصطلاح خود را «شاخ اینستاگرام» می‌نامند.

راه برون‌رفت از این شرایط را چه می‌دانید؟

خود مردم باید در ارتقای سواد شنیداری خود بکوشند. با دیدن ظواهر و جلوه‌های عظیم بصری در کنسرت‌ها فریب این ظواهر را نخورند و بدانند تا وقتی هزینه خود را صرف دروغ‌هایی به نام موسیقی می‌‎کنند این فاجعه نه تنها از بین نخواهد رفت که شدیدتر هم خواهد شد. همین مردم به واسطه هزینه‌هایی که از جیب خود پرداخت کرده‌اند بازندگان اصلی این بازی نه چندان عادلانه می‌شوند.

شما همیشه رسانه‌ها را تلویحا در ایجاد این فاجعه مقصر دانستید. چرا؟

می‌پذیرم که بسیاری از سایتها و رسانه‌ها درآمدی جز قبول آگهی و تولید رپورتاژ آگهی ندارند اما اهالی رسانه هم باید بپذیرند که مخاطبان به شدت تحت تاثیر مطالب آنها قرار می‌گیرند چون به صحت گفتار آنها ایمان دارند. مطالب رسانه‌ها نقش غیر قابل انکاری در ارتقای سواد شنیداری مردم دارند و باید به این مسئولیت تاریخی خود واقف باشند. متاسفانه کم نیستند سایت‌هایی که به واسطه دریافت مبالغی هنگفت، دلال‌های عرصه موسیقی را در عرضه محصولات کم ارزش خود یاری داده و چهره‌هایی را مطرح کرده‌اند که کمترین صلاحیتی برای حضور در عرصه موسیقی نداشتند.
ای کاش موسیقی ما هم در صدا و سیما برنامه‌ای مثل «نود» داشت که تمامی فعالان این عرصه را به چالش بکشد و برای ما هم امکان گفتن تمام این بی عدالتی‌هایی که نوازندگان متحمل می‌شوند، وجود داشت.

از کدام بی‌عدالتی‌ها سخن می‌گویید؟

برخی تهیه‌کنندگان موسیقی نوازندگان را به چشم برده نگاه می‌کنند و حاضرند از نوازنده غیرحرفه‌ای درجه چندم استفاده کنند. نوازندگانی که حاضرند به جای دریافت دستمزد حتی مبالغ هنگفتی را به تهیه‌کنندگان پرداخت کنند. یک نوازنده برای رسیدن به مرحله اجرا در سالن‌هایی مانند برج میلاد و تالار وحدت باید سالها ریاضت و تمرین را پشت سر بگذارد. برای ما نواختن در برج میلاد ابتدا یک آرزو بود اما متاسفانه امروزه شاهدیم افرادی با کمترین توانمندی‌ها به صرف پرداخت مبالغ قابل توجه روی صحنه می‌روند و ضعف نوازندگی آنها پشت موسیقی‌های از پیش ضبط شده پنهان می‌ماند.
به اشتراک بگذارید :
برچسب ها


عضویت : telegram.me/joinchat/AzEeHDus0u0ht5Y_Qi2E0Q