نوای فارس-علیرضا کاظم زاده:1 – اهالی هنر به خوبی موریس اشر را می شناسند. نقاش پر آوازه هلندی که به خاطر آثار الهام گرفته از رياضی خود در جهان مشهور است. موریس اشر می توانست با نقاشی های خود سازه هایی را ترسیم کند که به نظر غیرممکن می رسیدند و به نوعی مفهوم بی نهایت را تداعی می کردند.
2 – پارسال جشنواره بین المللی فیلم فجر که در حال برگزاری بود، دیدن نام موریس اشر در بین سطور نقد فیلمهای حاضر در جشنواره بسیار جالب به نظر می رسید!
نام یک نقاش در نقد یک فیلم پر سر وصدای ایرانی! می گفتند شهرام مکری فیلمی ساخته الهام گرفته از نقاشی های موریس اشر... وسوسه کننده بود!
یک کارگردان جوان فیلمی ساخته بود که در پروسه ساخت و کارگردانی اش از آثار هنری موریس اشر الهام گرفته بود.
«ماهی و گربه» فیلمی بود که مورد تحسین اکثریت منتقدان و سینما دوستان قرار گرفت. مهر ماه امسال که این فیلم بر روی پرده تنها 4 سالن در تهران و چند سالن محدود شهرهای دیگر رفت، کمتر کسی فکر می کرد فیلمی که نه ستاره دارد و نه طنز است و نه خیلی به فروشش خوشبین بودند، در هر نمایش خود سالنها را لبریز از جمعیت کند و هنوز بعد از گذشت 4 ماه بیشتر سانس هایش سولد اوت شود.
3 – برویم سراغ موسیقی. موسیقی ای که گویا هیچ خواننده ای قصد ندارد قطعه ای خارج از حال و هوای عشق و عاشقی تهیه و تولید کند.
نمی دانم ترس اهالی موسیقی (بالاخص موسیقی پاپ)از چیست؟
یا دغدغه موضوع دیگری را ندارند و یا می ترسند با شنیده نشدن کارشان به نوعی در آن زمینه شکستی را متحمل شوند.
به محض اینکه تصمیم به تولید آهنگ یا آلبوم جدید می گیرند می روند سراغ معروف ترین آهنگسازان، تنظیم کننده ها و ترانه سراها.
تو گویی هیچ استعداد جدیدی در موسیقی نداریم و فقط همان موزیسین هایی که سالهاست خودشان و کارشان را به اثبات رسانده اند، هستند!
تو گویی فقط می شود از عشق و شکست خوردن و خیانت و این قبیل موضوعات احساسی خواند و اساسا هیچ مسئله جالب توجه دیگری برای ارائه وجود خارجی ندارد!
باید مدتها منتظر ماند تا فریدون آسرایی «قهوه خانه ها» را بخواند و محسن چاوشی «تفنگ سرپر» را فریاد بزند و محسن یگانه با «حباب» به سراغ غرور کاذب افرادی برود که چهره شان برای مردم شناخته شده است. به قدری از این قبیل قطعات کم سراغ داریم که باید به ذهن فشار آورد تا نمونه هایی به خاطر آیند.
4 – چرا مدل موسیقیایی شهرام مکری موجود نیست؟ شهرام مکری ِ موسیقی اگر تفکر شهرام مکری ِ سینمایی ها و جسارت وی را داشته باشد نه تنها شکست نمی خورد که به سرنوشت «ماهی و گربه» در قاب موسیقی دچار می شود. گوش اش می دهند و تحسین اش می کنند.
مگر شهرام مکری نمی توانست مثل اغلب کارگردانان به سراغ سوپر استارها برود و یک فیلم به قول معروف بفروش بسازد؟ چه چیزی این کارگردان را وادار می کند که دست به حرکتی خلاقانه و فوق العاده دشوار بزند و فیلم 140 دقیقه ای اش را در یک سکانس-پلان جای دهد؟ دوربین استارت می زند و 140 دقیقه فیلمبرداری می کند و کات...
5 – شهرام مکری و تجربه موفق «ماهی و گربه» این نکته را گوشزد می کند که می شود خلاف جهت آب شنا کرد، تابوشکنی کرد، با افراد جوان و بعضا بی تجربه کار کرد و در عین حال اثری ارائه کرد که بشود تمام قد مورد دفاعش قرار داد و نظر مثبت آنهایی را جلب کرد که به آن هنر (چه سینما و چه موسیقی) علاقه دارند و پیگیرش هستند.
به شخصه منتظر آن روزی هستم که در بین اهالی موسیقی داخلی مان هنرمندی با طرز تفکری جدید و نوآوری خویش بتواند سبک و راه و روش جدیدی به وجود آورد و تنوعی در بازار موسیقی پاپ ایجاد کند.
منبع : اختصاصی نوای فارس