۱۴۰۳ هفتم ارديبهشت - 01:25 ق.ظ

گفت و گو با چنگیز حبیبیان؛ خوانده پیشکسوت آذریامیدوارم نجات دهنده درگورنخفته باشد

امیدوارم نجات دهنده درگورنخفته باشد

نوای فارس-چنگیز حبیبیان خواننده ای از نسل خواننده هایی است که به سختی وارد عرصه موسیقی شدند. او طی دو 70 و 80دهه یکی از سرشناس ترین خواننده هایی بود که توانست به فروش های خوبی در آلبومهایش دست پیداکند.

او تاکنون 10 آلبوم روانه بازار کرده است و یازدهمین آنها را نیز در دست ساخت دارد و قرار است به زودی آن را نیز منتشر کند و به دست علاقه مندان برساند.

با این خواننده که حالا نسبت به قبل کم کارتر شده است، درخصوص این کم کاری، آلبوم پیش رو و ... گفت و گو کرده ایم:

 

*به عنوان خواننده ای که طی دودهه توانست خوش بدرخشد و حرفی برای گفتن داشت، چرا مدتهاست که خبری از شما نیست و آلبومی با صدای شما شنیده نمی شود؟

این خیلی بد است که به یک نفر بگویید چرا دیده نمی شوید و اصلا نیستید. برای من که سالها درعرصه موسیقی فعالیت کرده ام، اصلا خوشایند نیست که امروزه با چنین پرسشی مواجه می شوم. من کم کار نشده ام و اگر چنین احساسی می کنید به دلیل حساس بودن من درانتخاب ترانه، ملودی و همکارانی است که قرار است با آنها یک آلبوم را پیش ببرم.

تا این لحظه من 10 آلبوم منتشر کرده ام که این 10 آلبوم هم اکنون در بازار موسیقی موجود هستند. تقریبا دوسال است در تلاش هستم که آلبوم یازدهم خود را نیز روانه این بازار کنم اما وسواس بیش از حدی که دارم موجب شده تا تولید آن زمانبر شود. برای این آلبوم 20 ترانه را انتخاب کردم که برای هر 20 ترانه موسیقی ساخته و تنظیم شد. اما بازهم وسواسی که دارم اجازه نداد که از بین این 20 قطعه دست به انتخاب بزنم بلکه هم اکنون در حال تغییر برخی از این قطعات و به روز کردنشان هستم تا آلبومی به بهترین شکل ممکن را به بازار بفرستم.

 

*چرا فکر می کنید باید به روز شوند؟

من احساس می کنم موسیقی ما هر سه یا چهار ماه نیاز به یک ریکاوری دارد و برای همین هم وقتی آهنگی ساخته می شود اگر چند ماه از ساخت آن بگذرد دیگر در بازار موسیقی جایی ندارد و نمی توان به شنیده شدن آن خوشبین بود. من هم وقتی می بینم که از زمان ساخت یک آهنگم چندماه می گذرد دیگر نیازی نمی بینم آن را منتشر کنم و صبر می کنم تا دستی به سروروی آن بکشم وبعد منتشرمی کنم.

 

*پس باید به محض اینکه کاری تولید می شود سریع به بازار برود تا به قولی بیات نشود.

بله ولی اگر هم این امکان میسر نشود، حداقل کاری باشد که هردفعه گوش داده می شود قابل شنیدن باشد و بتوان از آن لذت برد. متاسفانه این وسواس زیادی در من تبدیل به فاجعه شده است. باید از این وسواس کم کنم تا بتوانم سر فرصت کارهایم را منتشر کنم و فعالیتم بیشتر شود.

 

*فکر می کنید این ریکاوری کردن و در واقع به روز کردن بر چه مبنایی باید اتفاق بیفتد؟

برمبنای شناخت! این شناخت در وهله اول درزمینه روحیات مردم است و بعد شرایط روز جامعه! یک موسیقی باید با حال و هوای روز مردم پیش برود، نه آنهایی که از خط خارج هستند بلکه با قشرفرهیخته که بتوانند به تو خوب خط بدهند و بتوانی به کمک آنها خودت را به روز کنی.

 

*مگر در عرصه موسیقی چه اتفاقاتی می افتد که باید مطابق آنها پیش رفت؟

اتفاقی که در موسیقی نمی افتد! اما در ذائقه مردم چرا! اتفاق دقیقا در ذائقه مردم می افتد وگرنه نفس موسیقی از هزاران سال پیش مقدس بوده و هست! اگر اتفاقی می افتد در ذائقه مردم است که می افتد. این تغییر ذائقه هر 6 ماه یک بار، یا هر یک سال یک بار اتفاق می افتد . این درحالی است که طی دهه های 70 و 80 ذائقه مردم روی یک روال بود . بعد اواخر دهه 80 و اوایل 90 تغییرات بسیار فاحشی در این ذائقه رخ داد و نوع گوش کردن ترانه و موسیقی عوض شد. دیگر از پیچیدگی کارهای گذشته خبری نبود. ریتم موسیقی ها ساده شد و ترانه ها همه دست نوشته های خود خواننده هایی شدند که از خوانندگی بویی نبرده بودند. جالب اینکه این قبیل کارها هنوز هم ادامه دارند و اتفاقا توسط اکثریت پذیرفته می شود. یعنی ذائقه جوانهای ما آنها را می پذیرد.

زمانی در موسیقی ما به هیچ وجه موسیقی راک مفهومی نداشت و زیاد جا نیفتاده بود اما از اوایل دهه 90 به این سمت، این موسیقی بخشی از موسیقی ایرا را گرفته است. من در دهه 80 که می خواستم یک قطعه راک بخوانم، از ترسم نخواندم. ترسیدم از آن استقبال نشود. این به این معناست که ذائقه مرد در حال تغییر است  و هرلحظه امکان پذیرش چیزهای جدید را دارند. این روزها موسیقی ها بیشتر بر روی ذائقه ها می چرخد تا چیزهای دیگر!

 

* ولی شما از آن دسته خوانندگانی هستید که همیشه مخاطب خاص خود را داشته اید!

خوب مخاطب خاص من با سن من بالا می آید. این درحالی است که به این اصل باور دارم که مخاطب یک هنرمند تولید کننده باید به روز شود و جدید! او هم موظف است تا مخاطب جدید تولید کند . چون قرار نیست من نوعی با همان مخاطبها جلو بروم. یک سری خواننده ها داریم که نسل جوان آنها را پذیرفته اند که از دهه های 40 و 50 هستند. ولی همچنان بین جوانها از جذابیت برخوردارند و هنوز هم از آنها استقبال می شود و کارهایشان شنیده می شود. اینها به دلیل این است که در زمان خودشان آن قدر خوب کار کرده اند که امروزه توانسته اند ماندگار شوند و مردم را باخود همراه کنند. با مردم جلو رفتند و ذائقه آنها را همراه با توانایی های خود پیش برده اند. ضمن اینکه مخاطب را حفظ کرده اند به تولید مخاطب جدید نیز اقدام کرده اند. ولی ما نه، متاسفانه درجذب مخاطب جدید ناتوان بودیم . خودمن در این زمینه ناتوان بوده ام. به همین دلیل است که یک سری از همکاران من اصلا کمرنگ شدند و یا مخاطبان خود را ازدست دادند. برای همین است که می گویم باید به تولید مخاطب جدید به موازات تولیدات به روز خود همت بگماریم.  در این صورت است که موفق خواهیم شد.

هر کسی می تواند مخاطب خاص داشته باشد. هر ایرانی که صبح از خواب بیدار شود و یک قطعه من در آوردی بخواند، قطعا یک مخاطب خاص خواهد داشت.

 

*فکر می کنید چه باید کرد؟

کمی تدبیر لازم است و همین طور حمایت رسانه ملی ! ما نیاز به حمایت داریم. خواننده های پیشکسوتی که خوب می خوانند باید حمایت شوند. مگر دیده شدن در رسانه ای مثل صداو سیما خواسته بزرگی است؟

 

*شما که چنین رسانه ای را دراختیار دارید.

نه انصافا ندارم! شاید در گذشته به تلویزیون می رفتم و یا کارهایم پخش می شد اما از وقتی یک سری افراد جدید وارد این رسانه ملی شده اند آدمهای خودشان را آورده اند و دیگر کاری به ما و امثال ما ندارند. تهیه کننده های جدید با خواننده های جدید کار می کنند. شاید اگر دوباره قدیمی ها بیایند راه برای ما باز شود اما فعلا خبری از این حرفها نیست. این بزرگترین دلیل برای این موضوع است که ما دیده نمی شویم و امروز شما از ما می پرسید چرا نیستید؟ همین موضوع باعث می شود تا ما کارهایمان را از طریق اینترنت پخش کنیم که این اصلا کار درستی نیست. باید رسانه ملی حمایتمان کند نه شبکه هایی مثل جم تی وی، مهاجر و .... که ما خود را به هیچ یک از آنها نفروختیم.

 

*کم کارکردن شما باعث نشد از کار کناره بگیرید؟

ما کم کار شدیم ولی بدکار نشدیم. اتفاقا ضعیف نشدیم و صدایمان قوی تر و بهتر از قبل شد. جاافتاده تر شد و حتی تکنیکمان را تقویت کردیم. شناختمان ازموسیقی بیشتر شد و روی شعرها دقیق تر شدیم اما چه اتفاقی افتاد؟ هیچ! ما که صادقانه کار کردیم توقع داریم صادقانه با ما برخورد شود. چون نیاز به شنیده شدن کارهایمان داریم. مثل این است که شما به عنوان یک شاعر شعر بنویسی و بعد آنها را روی طاقچه برای خودت نگه داری! نوشتن برایتان بی معنا و مفهوم می شود.

الان کجایند خواننده های خوبی مثل اصفهانی با آن صدای خوب،استاد افتخاری، صدای تنومندی مثل خشایار اعتمادی، توانایی همچون امیر کریمی و ... نه که از اینها کاری نمیشنویم نه! بلکه کم می شنویم!

تنها راهی که باقی مانده این است که خودمان دست به کارشویم و واقعا مگر ما به تنهایی چقدر کار می توانیم انجام بدهیم؟

واقعا متاسفم که چین شرایط سخت و بغرنجی برای موسیقی ما به وجود آمده که هنرمند فعال در آن تمی تواند به تنهایی از پس کارهای خود برآید و کسی هم حامی او نیست. امیدوارم نجات دهنده در گور نخفته باشد!

 

 

 

منبع : اختصاصی نوای فارس
به اشتراک بگذارید :
برچسب ها


عضویت : telegram.me/joinchat/AzEeHDus0u0ht5Y_Qi2E0Q