نوای فارس-لی لا رضایی: حمید عسکری از خوانندگانی است که در عرصه کارهای بسیاری انجام داده است. او با اینکه از شایعات و حواشی فرار می کند، اما انگار حواشی دوست ندارند از او دور شوند و همواره حول و حوش او پر است از این حاشیه ها !
او که به گفته خودش بارها و بارها پیشنهاد بازی در فیلم های مختلف را داشته است، بالاخره تصمیم گرفت در همین اواخربه فاصله کمی از هم در دوفیلم سینمایی ایفای نقش کند.
عسکری هم اکنون مشغول تولید جدیدترین قطعات خود در قالب آلبوم است .
صحبتهای او را درباره فعالیت های پیش رو، بازی هایش در فیلم ها و اتفاقات اخیر می خوانید:
با وجود فعالیت های اخیر در زمینه بازیگری به نظر می رسد نتوانیم به زودی آلبومی از شما بشنویم.
اینطور نیست. چرا که با وجود این فعالیتهایی که گفتید من آلبومی را شروع به تولید کرده ام. این آلبوم در مقایسه با آلبوم های دیگرم و همچنین آلبوم خوسبختی که نزدیک ترین آلبوم به این آلبوم است، کاملتر است و در واقع می توان گفت کامل شده آلبوم خوشبختی است. یک ویژگی ای که این آلبوم دارد این است که ترانه های قوی و ادبیات محکتری دارد . در این بخش از آلبوم از حضور چند ترانه سرای جوان و ناشناس استفاده کرده ایم که فعلا نمی خواهم در این باره اطلاعاتی بدهم.
چرا این قدر اصرار دارید با افراد ناشناس همکاری کنید؟
فکر نمی کنم این اصرار را داشته باشم. اگر دقت کرده باشید در آلبوم قبلی ام با دوستان سرشناسی همکاری کرده ام. ولی در مقوله شعر اعتقاد دارم که احساس نهفته در آن باید بکر باشد و تاکنون لو نرفته باشد. همیشه دنبال حرفهای تازه در شعر هستم و از سوژه های تازه استقبال می کنم. دوست دارم ترانه، نگاهی داشته باشد که تاکنون از آن زاویه، به آن موضوع نگاه نشده باشد. این زاویه دید بکر وقتی در اختیار تنظیم کنندگانی همچون شهاب اکبری ، کوشان حداد، پوریا حیدری و ...قرار می گیرد، به بهترین شکل ممکن بر روی انها کار می شود.
در این آلبوم خودم آهنگسازی قطعات را به عهده دارم و 10 قطعه را ساخته ام اما ممکن است 9 قطعه در آلبوم باشد. از این میان هفت قطعه هم اکنون، تنظیم و ضبط شده و فقط میکس آنها باقی مانده است.
ولی در گذشته شما با دوستان جوان که مطرح هم نبودند همکاری داشتید.
خوب این یکی از خصیصه های من است . دوست دارم بیشتر وقت ها با افراد ناشناس کار کنم که احساساتشان بکر است و دستشان برای مردم رو نشده است و چیزی در چنته داشته باشند. همیشه به حس های جدید و نو فکر می کنم و از هر ایده ای که جدید و نتیجه بخش باشد ، استقبال می کنم.اما در زمینه تنظیم دیگر دید گذشته را ندارم و سعی می کنم جور دیگری به این مقوله نگاه کنم.
چرا ؟مردم هم در این بخش ریز بین هستند؟
مردم ما جدیدا روی مساله تنظیم حساس شده اند ودرکشان نسبت به گذشته بالاتر رفته است. مردم امروزه تنظیم های ضغیف را از تنظیم های قوی و متوسط تشخیص می دهند. دیگر کسی نمی پذیرد تنظیم یک قطعه از استانداردهای لازم برخوردار نباشد.
قبلا همه چیز صدامحور، خواننده محور و ملودی محور بود و تنظیم تا این حد در بین مردم جا نیفتاده بود. کارهایی که منتشر می شدند، معمولا کیفیت بالایی نداشتند و فقط اگر خواننده خوبی داشت، ممکن بود در بین مردم ، به اصطلاح بگیرد. ولی امروز مردم هم به دنبال کیفیت حتی در تنظیم موسیقی هستند. آن زمان چون موسیقی بعداز سالها ممنوعیت ، بدین شکل آزاد شده بود ، مردم هر نوع موسیقی را می پذیرفتند. چند سال که گذشت، گوش مردم پر شد و به لحاظ موسیقی رشد کرد و الان طوری شده که اگر آثار منتشر شده، کیفیت نداشته باشند، به آن توجهی نمی شود . پس می بینیم که سلیقه مردم، منجر به پیشرفت موسیقی می شود. به طوری که این روزها خیلی از خوانندگان را می بینیم که برای ضبط، میکس و متسر آلبومهایشان به کشورهایی که کیفیت بالایی در این عرصه دارند می روند. آنچه این روزها تقاضا دارند، موسیقی فنی و قوی به لحاظ تکنیکال است. در حالی که پیش از این ، چنین نبود. مثلا اشعار عامیانه و محاوره ای تر بودند و فاقد شاعرانگی هستند. اما امروز دیگر ترانه های ساده و سطحی مورد پسند مردم نیست. کار به جایی رسیده که خواننده هایی که خود ترانه می نوشتند برای آهنگهایشان، امروز دیگر این کار را نمی کنند.
الان هم خیلی ها تمام کارهای آلبومشان اعم از ترانه، ملودی و تنظیم را انجام می دهند.
قطعا افراد حرفه ای در این زمینه نیستند. چون الان مردم دیگر چنین چیزی را نمی پذیرند. زمانی این طور نبود و هرچه شعر ساده تر و محاوره ای تر بود، مردم بیشتر با آن ارتباط برقرار می کردند و ان را می پذیرفتند ولی طی چند اسل اخیر خیلی چیزها تغییر کرد و همه به دنبال ترانه های قوی هستند.
ملودی و تنظیم چطور؟یعنی در این زمینه فرقی نمی کند و اگر ضعیف باشند باز هم مورد پذیرش مردم هستند؟
وقتی شعر ساختار و محتوای خوبی داشته باشد، ملودی ای که بر روی آن سوار می شود، قطعا زیباتر و شنیدنی تر می شود . زمانی که خواننده شعری بر اساس ملودی سروده می شود، آن قدر شاعر در ذهنش درگیری دارد و شعر را دستکاری می کند تا با ملودی چفت شود. ولی وقتی مثل الان شعری گفته می شود و بر روی آن ملودی گذاشته می شود، این ملودی نمی تواند یک ملودی دم دستی باشد و باید خیلی بر روی ان کار شود.ساعت ها باید نشست و بر روی آن کار کرد تا بتوان ملودی قوی ای نوشت که از ترانه کم نداشته باشد. وقتی شعر و ملودی قوی باشند اگر برای تنظیم ، تنظیم کننده بخواهد کم بگذارد، نمی شود و او خواسته یا ناخاوسته نمی تواند کار ضعیف تنظیم کند.
یعنی تنظیم قوی بستگی به ترانه قوی دارد؟
صد در صد نیست! ولی به عنوان مصداق از آن یاد کردم. اگر ملودی و شعر قوی باشند ، خودش می گوید به تنظیم کننده که من را چه جوری تنظیم کن. وقتی ملودی استاندارد است ، تنظیم استاندارد می شود .
فکر می کنید مخاطب متوجه چنین تغییراتی بشود؟
ما این موضوع را در آلبوم خوشبختی حس کردیم. برنامه ریزی ای که ما برای این آلبوم داشتیم این بود که قشر دیگری از مخاطبان از آن استقبال کنند . وقتی در خیابان و در اماکن عمومی تردد می کردیم می دیدیم که ار افسر نیروی انتظامی گرفته تا دانشجو و کارمند فرودگاه و ... می گفتند آلبوم خوشبختی خیلی خوب شده است و از آن استقبال خوبی کرده اند. وقتی دقت کردیم دیدیم که نسبت به آلبومهای کما بیشتر استقبال شد از این آلبوم.
فکر می کنید چه دلیلی داشت؟
چون جمعیت کشور به لحاظ رشد سنی نسبت به زمانی که آلبومهای کما منتشر شده بود، تغییر کرده است. آن زمان ما مخاطبان کم سن و سال تری نسبت به الان داشتیم. چند شب پیش در یکی از کنسرتها آقایی آمد و گفت پسرمن از بچگی کارهای تو را گوش می کندو هوادار شماست. از سال 86 که کارهای من را گوش می کرد و الان که 16 ساله است زمان گذشته و بزرگتر شده است. به همین دلیل سلیقه اش فرق کرده است و من باید حواسم به این چیزها جمع باشد. چون فکر، سلیقه و حتی حس مخاطب من تغییر کرده است و الان بزرگتر و پخته تر شده است . قطعا آنچه را در 6 سالگی می پسندیده الان دیگر نمی پسندد . ما هم سعی کرده ایم با سن مخاطبانمان رشد کنیم.
این رشد شما بیشتر در چه زمینه ای بوده است؟
منظور رشد آثار است. امروزه برای مخاطب کاری مورد پسند است که ساختار قابل قبولی داشته باشد. من نیز سعی کرده ام به درخواست مردم و سلیقه و توقعشان احترام بگذارم و به همین دلیل از تیم قوی درخواست همکاری کردم تا آلبومی خوب و در شان منتشر کنم.
بازیگری چطور؟ آن هم در سن این رشد براتان اتفاق افتاد؟
از سال 86 تاکنون چندپیشنهاد بازی در فیلم داشتم اما هر بار به دلیلی نخواستم بپذیرم. فیلمنامه هایی که به دستم می رسید را به رضا پسرعمویم می دادم تا بخواند . وقتی او تایید نمی کرد من نیز نمی پذیرفتم.
سرفیلم جیرانی چه اتفاقی افتاد؟
سر این فیلم من تست گریم هم شدم اما بنا به دلایلی و اختلافاتی که بین من و ایشان به وجود آمد این اتفاق نیفتاد.
شایعه شده بود که آقای جیرانی شما را به کلاس بازیگری فرستاده است؟
نه اصلا! اتفاقا من خیلی شانس آوردم که در این فیلم بازی نکردم. چون این فیلم اصلا نفروخت و به کف فروش هم نرسید از سینماها زودتر از موعد مقرر جمع شد.
پس چطور شد که بازیگر شدید؟
رسیدم به جایی که احساس کردم می توانم این کار را بکنم و با پیشنهادی که از سوی آقای بانکی داشتم، وارد این عرصه شدم. این فیلم «دو دوست» نام دارد و کارگردانی ان را محمد بانکی به عهده دارد. پس از ان نیز با فیلم «شانس، عشق، تصادف» به کارگردانی «آرش معیریان» و تهیه‌کنندگی «محسن فرحبخش» دوباره این حرفه را تجربه کردم که تجربه خوبی برایم بود. سابقه دوستی که با آرش داشتم باعث شد این همکاری را بپذیرم. فکر کردم کار درستی انجام می دهم. شاید قبلا احساس می کردم نمی توانم این کار را انجام بدهم اما در حال حاضر دیدم که می توانم و این کار انجام شد.
بازهم منتظر بازی شما در فیلمهای جدید باشیم؟
اگر پیشنهادات خوبی شود قطعا همکاری می کن، هر چندبازیگری خیلی وقت گیر است . من هنوز خیلی راه دارم که بتوانم از خودم یک بازیگر بسازم. من نمی توانم بگویم با دو بازی در دو فیلم بازیگر شده ام و کاملا بی عیب و نقص هستم. هر تجربه ای که اضافه می شود باعث می شود بهتر از قبل کار کنم و مطئنم در فیلم های بعدی قطعا بهتر ای ازنها ظاهر خواهم شد.
در فیلم ها نقش خواننده را ایفا می کنید؟
نه اصلا این نقشها هیچ ارتباطی به زندگی موسیقی من ندارند.من در جایگاه خواننده نیستم در این فیلمها ولی چند قطعه را در آنها اجرا می کنم که به عنوان تیتراژ در فیلمها هستند. اصلا یکی از دلایل ورود من به این کار عدم وجود ارتباط بین این دو حرفه بود. معمولا خواننده‌ها وقتی فیلمی را بازی می‌کنند، نقش خواننده را دارند ولی نقش من در این دو کار ربطی به موسیقی نداشت و شخصیت دیگری را بازی کردم و احساس کردم از عهده نقش برمی‌آیم.
فکر می کنید موفق عمل کرده اید؟
برای شروع راضی کننده است. تهیه کننده، کارکردان و عوامل فیلمها بعداز بازی و همین طور تدوین فیلم گفتند که نتیجه خیلی خوب بوده و حتی در بیان هم موفق بوده ام. بازیگری کار راحتی نیست ولی با کمک کارگردانها خیلی خوب توانسته ام نقشی را که به من ایفا شده ، خوب بازی کنم.
فیلم اول ملودرام عشقی بود. فیلم دوم، هم ملودرام است هم مقداری فضای کودکانه دارد و موقیعت‌های طنز در آن وجود دارد و دو کار، ژانر متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند.
این دو، بازیگری و خوانندگی بر روی هم تاثیر متقابل داشته اند یا نه؟
به نظرم بی تاثیر نیستند. موسیقی می تواند در بازیگری خیلی کمک کند چون بازیگری هم ریتم دارد و تو می توانی از ان بهره گرفته و بهتر کار کنی. من خودم فیلمهای خارجی که بازیگرش را نمی شناسم را از روی موسیقی اش انتخاب می کنم. چون اگر فیلمی موسیقی خوب نداشته باشد، قطعا نمی تواند فیلم خوبی باشد.کارگردان های خوب دنیا از موسیقی خوب برای فیلمهایشان استفاده می کنند. همچنین موسیقی می تواند کمک کند به اینکه احساس یک بازیگر به تماشاچی منتقل شود. هر چند این دو ، دو مقوله مجزا از هم هستند و مستقل از هم عمل می کنند اما تاثیر متقابل بر روی هم دارند و چنین چیزی انکار ناپذیر نیست. اگر این طور نبود موسیقی ها کلیپ نمی شدند.
منبع : اختصاصی نوای فارس