۱۴۰۳ هفتم ارديبهشت - 02:49 ق.ظ

گفت و گو با اشکان کمانگریموسیقی سنتی درظرف زمان نمی گنجد

موسیقی سنتی درظرف زمان نمی گنجد

نوای فارس: اشکان کمانگری از خواننده های سنتی نسل جوان است که قابلیت صدایی بالایی دارد واز بین هم نسلان خود از صدای متفاوتی برخوردار است. درمعرفی خود می گوید که از سال 1374 موسیقی را با ساز سنتور آغاز کرده است. استاد وی در آن دوره ناصر صفایی بود. از سال 81 با حضور در تهران و شرکت در کلاسهای رامبد صدیف، دکتر حسین عمومی، حمیدرضا نوربخش و مظفر شفیعی بخش تازه ای از زندگی هنری خود را رقم زد. وی همچنین به مدت سه سال نزد استاد محمدرضا شجریان آواز را فرا گرفت. باوجودی که چندین آلبوم در دست انتشار دارد، همچنان بی سرو صدا فعالیت می کند و به نظر کم کار می رشد.
با او گفت و گو کرده ایم:

چرا مدتهاست فعالیت موسیقی ندارید و در این عرصه دیده نمی شوید؟

راستش کارهای بسیاری در دست انجام دارم که اتفاقا همزمان با هم منتشر می شوند. چند وقت پیش یکی از همکاران شما دقیقا برعکس همین سوال را پرسید و گفت چرا این قدر زیاد کار می کنید و چرا این همه آلبوم آماده کرده اید؟ راستش با این اوصاف معنی پرکاری و کم کاری را متوجه نمی شوم. البته مدتی است که فعالیت چندانی در قالب آلبوم، منتشر نکرده ام و چون سه آلبوم در دست تولید دارم که قرار است در یک بازه زمانی مشخص منتشر شوند، به نظر رسیده که من پرکار هستم. این آلبوم ها مراحل پایانی خود را طی می کنند و اگر مشکلی پیش نیاید، یا در فصل زمستان امسال و یا دربهار و عید سال آینده منتشر می شوند. کاملا اتفاقی بود که این آلبوم همزمان با هم منتشر می شوند .

از آلبوم «باداباد» به بعد ، دیگر آلبومی از شما شنیده نشد.

بله! آلبوم «باداباد» را با دوست خوبم میدیا فرج نژاد در سال 92 منتشر کردیم و اکنون در سال 94 هستیم و طی این دوسال من هیچ آلبومی منتشر نکردم . اما طی همین مدت فعالیتهای بسیاری در زمینه موسیقی انجام دادم که نتیجه این همه تلاش، سه آلبومی است که در دست انتشار قرار دارند. البته از همان موقع که شروع به کار کردیم یک آلبوم نیز در اوایل سال 94 روانه بازار موسیقی کردیم که در واقع هفت سال پیش ساخته شده بود . طی این هفت سال موفق نشده بودیم آن را منتشر کنیم و به دست علاقه مندان برسانیم.

دلیل اینکه این آلبوم با این همه تاخیر به دست همه رسید چیست؟

 دلیلش این بود که چند کار مختلف در دست انجام بود که موفق به انتشار این آلبوم نمی شدیم. در یک بازه زمانی، یک کار در مرحله صدابرداری، یکی در مرحله تنظیم و دیگری در مرحله میکس و مسترینگ و .... بود و همین مسایل موجب شد انتشار آلبوم آماده ام به تاخیر افتاد . ضمن اینکه من کمی سختگیرم و در کارهایی که قرار است منتشر کنم، دقیق هستم. این هم یکی دیگر از دلایلی است که موجب می شود کارهای من با تاخیر همراه شوند.

این سختگیری و دقت چرا اتفاق می افتد؟

من معتقدم قرار نیست به عنوان یک خواننده به هرکاری که دعوت می شوم، بروم و حضور داشته باشم. بلکه حق دارم دست به انتخاب بزنم و بهترین از نظر خودم را انتخاب کنم. اگر قرار باشد هر کاری که پیشنهاد می شود را قبول کنم، ان وقت دیگر خودم نخواهم بود و خواننده ای هستم که هر چه دیگران برایش تصمیم می گیرند و در تقدیرش می نویسند را می پذیرم.  چون معمولا خیلی از کارها از ذهنیت و ایده های ذهنی من فاصله دارند و بسیار دورند.

یعنی اگر به شما پیشنهاد همکاری در یک پروژه داده شود، در چه صورت آن را می پذیرید؟

آهنگسازی که پیشنهادهمکاری می دهد، باید به لحاظ تفکری و عقیدتی نزدیک به هم باشیم تا بشود با هم همکاری کنیم. اگر تفکرات آهنگسازی شبیه تفکرات من بود، قطعا همکاری با او برایم لذت بخش بود و از این پشنهاد همکاری استقبال می کردم. اصولا آدمی نیستم که به دنبال لقمه آماده باشم و در کارهای آماده شرکت کنم و بخوانم. بیشتر دوست دارم در کنار آهنگساز باشم و از ابتدا تا انتهای کار با او و آهنگی که می سازد آشنا شوم و با آن انس بگیرم. هیچ وقت دوست ندارم کسی آهنگی را از قبل ساخته باشد و بعد از من دعوت کند تا بروم حاضر و آماده برایش در استودیو بخوانم. خیلی کم پیش می آید در این صورت با کسی همکاری کنم. مثلا وقتی از پروژه ای خوشم بیاید و احساس کنم که به راحتی می توانم با آن و سازنده اش ارتباط برقرار کنم، حتما در آن همکاری می کنم. وقتی کار آماده ای پیشنهاد شود، مثل این است که همه چیز درهم و برهم است و من تسلط کافی بر روی قطعه نخواهم داشت. در این صورت اصلا نمی دانی چه کسی چه کاره است!تهیه کننده کیست، ناشر کیست ، آهنگساز کیست و .... و اصلا نمی دانی که در این پروژه چه خبر است . به همین دلیل ترجیح می دهم کارها به صورت اختصاصی برای صدای من نوشته و ساخته شده باشند.

در این صورت نباید منتظر بازار برای فروش آلبومتان باشید.

نیستم! می دانم که این روزها بازار موسیقی بسیار کساد است ، چون هیچ چیز در آن سرجای خودش نیست. در هنرهای دیگر نظم و ترتیب وجود دارد. مثلا کسی که نقاش است می داند که طی چه مدتی باید چه تعداد تابلوی دست خود را در معرض نمایش بگذارد و طی مدت زمان مشخص فقط بر روی همانها کار می کند . یا یک بازیگر نمایش می داند که تکلیفش چیست و چه زمانی باید چه کاری را انجام بدهد اما در موسیقی وضعیت به این منوال نیست. این درحالی است که در خارج از ایران همه چیز عالی است و موسیقی بازار خودش را دارد.

در میان صحبتهایتان اشاره کردید به اینکه هیچ کس و هیچ چیز سرجای خودش نیست. در این زمینه توضیح بدهید.

شما کجای دنیا دیده اید که ناشر فرهنگی و موسیقی شغل اصلی اش دلالی باشد؟ متاسفانه اینجا ایران است و از این دست اتفاقات  به وفور می افتد. مثلا خواننده، بوتیک دار است ودرکنار آن خوانندگی نیز می کند. می خواهم این را بگویم که خیلی از این دوستان می توانند به راحتی از موسیقی درآمدزایی کنند و با آن تجارت کنند اما هرگز نمی توانند به خلق هنری یک اثر بپردازند. کارهنری درخور رفتاری هنری و حرفه ای است. کسی که بازاری است و شغلش در بازار است، وقتی وارد موسیقی می شود ، رفتاری که با هنر دارد همان رفتاری است که در بازار دارد و کاملا نگاهی تجاری به این قضیه دارد و این اصلا درست نیست. این مساله باعث می شود به کسی اعتماد نکنیم و تمامی کارهایمان را شخصا انجام بدهیم. همین طور باعث می شود با رسانه ها باج ندهی وخیلی کارهای دیگر را نکنی!

با رسانه ها مشکل دارید؟

نه. اخیرا با نیم نگاهی به اخبار پر زرق و برق رسانه ها می بینید که اخباری که در مجلات پرتیراژ منتشر می شوند، اخبار درستی از حوزه موسیقی نیستند و کسانی در آنها قلم می زنند که تا کنون آنها را ندیده ایم و اصلا نمی دانیم خبرنگار موسیقی هستند یا خیر! این عزیزان فقط دنبال حواشی هستند و اصلا به اتفاقات خوب موسیقی اشاره ای نمی کنند بلکه بیش از هر چیز قصد تخریب موسیقی را دارند. همین رسانه ها دست به دست هم می دهند و با فردی که برای خودش مافیا درست کرده، هماهنگ می شوند تا اخبارشان به بهترین شکل ممکن منتشر شود. مافیا نیز از همین جا نشات می گیرد . این اشکالی ندارد ولی آیا نباید هرکس به اندازه وسعش دیده شود؟ همین آلبوم« باداباد » من به واسه همین مافیا تا یک سال بعداز ورود به بازار همچنان با مشکل پخش مواجه بود. البته اصلا قصد ندارم خودم را بالا ببرم و از موضع قدرت صحبت کنم ولی این را میدانم که کسی به دنبال بلیت برای تماشای کنسرت من است، که سی دی های من را شنیده باشد و کسی سی دی هایم را می خرد که حداقل یکی دو کنسرتم را آمده باشد. کسانی که من را می شناسند ، آلبومم را می خرند .کسانی هستند که من را می شناسند آن را تهیه می کنند. یک آلبوم موسیقی و انتشار آن علاوه بر صرف هزینه هنگفت، زمانبر است و این زمان به هیچ وجه خریدنی نیست. برای همین ایت که می گویم موسیقی دخلش به خرجش نمی خورد.

چه باید کرد؟

هر کس به هرنحوی که می تواند باید از این هنر حمایت کند.خیلی از آلبوها که توسط شرکتها منتشر می شوند، در فروشگاه محصولات فرهنگی همان شرکت هم وجود خارجی ندارند .خیلی اوقات اتفاق افتاده که آلبوم را خود شرکت هم موجود نداشته است. تنها کاری که باید کرد این است که از موسیقی حمایت شود. مساله اینجاست که مشکل فقط به همین جا ختم نمی شود چرا که وقتی یک آلبوم تولید می شود تازه مشکلات شروع می شوند چرا که باید ابتدا آن را منتشر کنی و بعد نسبت به پخش آن اقدام شود. همین موجب می شود تا وارد مافیای موسیقی شوی و آلوده یک سری داستانهای ناخوب شوی.

در پاپ هم همین اتفاقات می افتد. اگر هم بیفتد اصلا به این شکل نیست. چون جنس موسیقی ما با موسیقی پاپ بسیار متفاوت است و فرق دارد. موسیقی پاپ در جامعه امروزی کاملا ساری و جاری است و درجریان است. ممکن است کسی با تک آهنگی به اوج شهرت برسد و 6 ماه آـینده هیچ خبری از او نباشد و دیگر حتی نامی از او برده نشود. چرا که اغلب این آهنگها در همان ابتدای ورودشان به بازار موسیقی با استقبلا خوب مواجه می شوند و به راحتی و باگذر اندک زمانی به دست فراموشی سپرده می شوند. این درحالی است که موسیقی ما موسیقی کلاسیک است و هر طیفی به دنبال آن نیست بلکه مخاطبان خاصی آن را همراهی می کنند. برای همین است که حساسیت در این بخش کمتر است. دنبال کننده این قبیل از موسیقی ، باید سلیقه خاصی داشته باشد که اگر 5 سال بعد هم کار امروز را شنید ، آن کار برایش از اهمیت برخوردارباشد و از شنیدن آن لذت ببرد. ولی موسیقی پاپ فقط مختص زمان حال است و هر چه بیشتر زمان از روی آن بگذرد، بیات تر و کهنه تر می شودو دیگر خریدار و طرفدار نخواهد داشت. این موسیقی مصرفی است و درگیر ظرف زمان می شود. برای همین است که من به خودم اجازه می دهم آلبومی که 7 سال پیش اجرا کرده ام را منتشر کنم. چون واقعا بعداز این مدت بازهم ارزش شنیدن دارد و شنیدنی است. سلیقه من در جای جای آلبومهایم به چشم می خورد چون از صفر تا صد آنها را خودم شخصا انجام می دهم.

از وضعیت کنونی موسیقی سنتی راضی هستید؟

من مشغول فعالیت شخصی خودم هستم. هر کسی اگر خودش ، دنیای اطرافش را بسازد می تواند از وضعیتی که در آن است احساس خرسندی و رضایت داشته باشد. من اگر خوب کار کنم، می توانم از خودم راضی باشم و در نتیجه مردما کارهایم راضی باشند و از آنها بذت ببرند. متاسفانه این روزها در تمامی انواع موسیقی کمتر کسی را می بینیم که از کاری که انجام می دهد احساس رضایت کامل داشته باشد. برای همین است که بازار موسیقی پر از آلبومهای بی مخاطب شده است و همه از کسادی آن حرف می زنند. اگر نه موسیقی به خودی خود کساد نیست. این افراد هستند که ان را کساد می کنند.

در اخر؟

امدیدوارم شرایط برای اهالی موسیقی سنتی، شرایط خوب و پایداری شود تا به راحتی بتوانند به دغدغه های ذهنی خود بپردازند و به ایده هایشان جامه عمل بپوشانند. باید از موسیقی سنتی حمایت شود تا دوستانی که در این عرصه مشغولند دغدغه مالی و ریالی نداشته باشند و برای برگزاری کنسرت خود مجبور به صرف زمان و هزینه بالا نشوند. موسیقی کلاسیک هر کشوری در واقع امضای فرهنگی مردم آن کشور است و در ایران نیز موسیقی سنتی یا همان کلاسیک ایرانی ،  می تواند ناجی فرهنگ هزاران ساله امان باشد. به عنوان خواننده ای سنتی سعی می کنم این هنر را زنده نگه دارم تا میراثی برای آیندگان  این مرز و بوم شود

به اشتراک بگذارید :
برچسب ها


عضویت : telegram.me/joinchat/AzEeHDus0u0ht5Y_Qi2E0Q