نوای فارس-فواد توحیدی: جشنواره موسیقی نواحی با اینکه باید فرصتی برای فعالیتهای پژوهشی پژوهشگران و اجراهای موسیقی بکر نواحی مختلف باشد، ویترینی برای به نمایش گذاشتنهاست. متاسفانه جشنواره ها بیش از هر چیزی یک نمایش با طعم موسیقی هستندو صرفا به سرگرم کردن مردم می پردازند نه چیز دیگر. بااینکه شخصا بارها و بارها جزو مسولان این قبیل جشنواره ها بودهام، به صراحت اعتراف میکنم که هیچ گاه کار اصولی ، پایه ای و ریشهای در آنها صورت نمیگیرد و بیشتر از اینکه به یک فستیوال شبیه باشد، به سیرک شبیه است. همه می آیند تاخودی نشان بدهند و دستمزدی بگیرند و بروند. ولی هیچ کار پایه ای که بامحوریت موسیقی نواحی باشد، انجام ندهند.
نهایت تاثیری که جشنواره موسیقی نواحی طی این همه سالهای مختلف داشته است، این بوده است که چهارگروه موسیقی از روستاهای اطراف دعوت شده اند و دستمزدی هرچندناچیز به آنها پرداخت کردهاند و بعد هم عطای آنها را به لقایشان بخشیده و به حال خود رهایشان کردهاند. بسیاری از مواقع هم بر سر این دستمزدهای هرچندناچیز، درپایان جشنواره دعوا می شود. فقط به این چشم به جشنواره نگاه می شود که همگی دوسه روزی دور هم جمع شوند و چنداجرا تماشا کنند و بعدهم همه چیز در همانجا بماند و به دست فراموشی سپرده شود.
با این همه ، شهر کرمان مردم هنردوست ،آگاه و فرهیختهای دارد که از هر هنری استقبال میکنند. طی این همه سال جشنوارههای بسیاری در این شهر برگزار شده است و مردم ساکن در آن به قدری در آنهاحضور یافته اند که هم اکنون برای خود صاحب نظر و کارشناس هستند؛طوری که حتی نام مقامها، دستگاهها و ... موسیقی نواحی را میدانند و با آنها آشنایی دارند. اما اینکه بگوییم برگزاری این جشنواره ها می تواند باعث به وجود آمدن اتفاق خاصی در این مقوله شود، اصلا این طور نیست.
بر همین اساس به نظر میرسد به جای برگزاری از این دست جشنوارهها باید مکتبخانهها را مجدداتاسیس کنند. امسال مبلغ حدود500 میلیون تومان بابت برگزاری جشنواره موسیقی نواحی، قرار است هزینه شود که این هزینه هیچ دردی از دردهای موسیقی را دوا نخواهد کرد. این درحالی است با همین هزینه می توان کل موسیقی نواحی ایران رانجات داد.
درجشنواره موسیقی نواحی همه چیز از پیش تعیین شده واز قبل مشخص است و طبق روال هرسال برگزار خواهدشد. تمامی دوستانی که راس و محور برگزاری جشنواره هستند افراد شریفیاند ،از آقای نعیمایی گرفته تا صدری و ...همگی دوستان خوب و شریفی هستند اما صرف انسان شریف بودن، دلیل بر مسول و مدیر خوب بودن نیست. صرف خوب بودن افراد فایده ای ندارد و ربطی به دبیربودن و نبودن آن ندارد. دیگر چه الزامی به برگزاری این جشنوارهها در این شرایط است؟ این اتفاق می افتد تا فقط هزینه ای جابجاشود وچند هنرمند روی سن اجرا کنند و به آنها گفته شود که برایتان جشنواره ای ترتیب داده ایم وآنها هم از این بابت خوشحال باشند. البته ناگفته نماند که بودن این جشنواره، بهتر ازنبودن آن است. به هرحال عده ای دوست دارند در جشنواره و جلوی مردم دیده و شنیده شوند. جشنواره از این منظرخوبیهای خاص خود را داردولی اصولی و ریشه ای به نواحی ایران و موسیقی آن نمیپردازد.
اینکه امسال قرار بر این است که کارگاههایی در سطح جشنواره برگزار شود هم درحد حرف میماند و هرگز عملی نمیشود. باید کارگاهها به بهترین شکل ممکن و با مدیریت و برنامهریزی درست برگزار شود این در حالی ست که عده ای که در کشور مدعی پژوهش در موسیقی بومی هستند ومتاسفانه نه قدرت تحلیل قطعات موسیقی را دارند و نه موسیقی نواحی را خوب میشناسند.
بانیان این امور هستند که متاسفانه نه قدرت تحلیل موسیقی دارند و نه موسیقی خوب می شناسند. اینها نام خود را پژوهشگر گذاشته اند ولی دریغ از یک خط پژوهش! فقط یک ضبط صوت برمی دارند و باخودشان به روستاهای مختلف می برند و صدای موسیقی بومی آنجا را ضبط می کنند و به همین اکتفا می کنند. این درحالی است که پژوهشگر باید موسیقی شناس باشد نه اینکه حتی از چیزی که ضبط کرده اند، یک خط نت بلد نباشد بنویسد .این دوستان از این کار عاجزند آن وقت نام خود را پژوهشگر گذاشته اند.
موسیقی نواحی ایران به قدری گشترده است که من باوجود 22 سال فعالیت در این زمینه و درشهر کرمان هنوز کار پژوهشی در این منطقه را به پایان ببرم ونیمی از آن باقی مانده است، آن وقت چطور است که این دوستان در فاصله دوسال کارپژوهشی ، درباره موسیقی کل ایران مدعی می شوند؛ مگر اینها چقدر گشته اند؟ متاسفانه همه چیز از ریشه خراب است . کسی برای بک ساز دایره المعارف ! مینویسد با سه هزار صفحه اما اصلا از کیفیت برخوردار نیست و و هزار صفحه آن مطالب غیر ضروری و حدسیات و فزضیات غیر علمی است ، پشت جلد را که نگاه می کنیم با انام یک نویسنده مواجه می شویم اما درخارج از ایران برای یک پژوهش و یک کتاب 100 صفحه ای با 4-5 نفر پژوهشگر طرف می شویم.
باید از نخبه ها دعوت به همکاری کرد و امکانات دراختیار آنها گذاشت، امکاناتی مثل اتومبیل، دوربین و هزینه و ... تا کار درست انجام شود و هر یک به دنبال موسیقی یک منطقه برود که خود بومی آنجاست. باید بودجه مشخصی تعیین کرد تا کار باکیفیت شود نه با کمیت! سیستم اینگونه است و اینگونه می خواهد که کمیت از اهمیت برخورر باشد تا بگویند ما کارهای بزرگ کرده ایم. باید مکتب خانه ها را حتی با سازهای امانی هم که شده راه اندازی کرد تا بچه ها بروند و یادبگیرند و ما برای 20 سال بعد سرزمین مان کسانی را داشته باشیم که این موسیقی را منتقل کنند. امروزه درحالی یک نوازنده سرنا دستمزد می گیرد که یک نوازنده کی برد به راحتی 5 برابر آن دستمزد دارد. خوب فردای روزگار فرزند نوازنده سرنا به دنبال نوازندگی کیبرد می رود و .به این ترتیب نسل سرنانوازان از بین می رود. وقتی میتوان با پول یک جشنواره قسمتی از موسیقی ایران را احیا کرد
، چرا باید هزینه های هنگفت صرف این جشنواره ها شود؟ به فکر احیای موسیقی نواحی باشیم و کارهای ریشه ای و اساسی کنیم.
من مخالف برگزاری هیچ جشنواره ای در هیچ جای ایران نیستم و بارها تاکید کرده ام که بودن این جشنواره ها بهتر ازنبودنشان است.
وقتی دست آنها برای کارهای اساسی بسته است دیگر چه الزامی به برگزاری این جشنواره ها ...