۱۴۰۳ اول ارديبهشت - 12:41 ب.ظ

گفت و گو با پیام رونق، تنها نوازنده حرفه ای دیجیریدو در ایرانکار هر کس نیست دیجیریدو نواختن

کار هر کس نیست دیجیریدو نواختن

نوای فارس-لی لا رضایی: پیام رونق را می توان اولین نوازنده ساز استرالیایی دیجیریدو در ایران دانست که نواخنت این ساز را با سختی ها و مشقتهای فراوان فرا گرفت.

این ساز به دلیل اینکه یکی از قدیمی ترین سازهای بومی جهان است و در میان بومیان استرالیا دبیش از 1500 سال قدمت دارد، در میان بسیاری از ملل ناشناخته باقی مانده بود. علاقه این نوازنده چیره دست به این ساز و صدایی که دارد، وی را بر آن داشت تا به دنبال آموزش آن برود. پیام رونق موسیقیدان ایرانی و نوازنده متبحر این ساز استرالیایی، اولین فردی بود که « دیجیریدو» را به جامعه هنری و موسیقی ایران معرفی کرد. پيام رونق از نوازندگان حرفه اي ساز دي جي ري دو در ايران است. شايد به جرات بتوان گفت او مسلط ترين نوازنده بر اين ساز استراليايي است كه خود ساخت آن را نيز پيشه خود قرار داده و ضمن آموزش علاقه مندان به نواختن اين ساز، ساختن آن را نيز در دستور كاري خود قرار داده است. اين نوازنده طي مدتها تلاش و پژوهش، اكنون حدود 40 عدد از سازهاي ساخت خود را آماده فروش داد و قرار است به زودي از آنها رونمايي كند.

پيام رونق با بيان اينكه اين سازها كودكاني هستند كه سالها زحمت رشد و پروش آنها را كشيده است.
با وی درخصوص این ساز گفت و گو کرده ایم:

*چرا این ساز را به عنوان ساز تخصصی خود انتخاب کردید؟
به دلیل علاقه ای که به صدای این ساز بومی داشتم، دنبال آموزش آن رفتم و نواختن آن را فراگرفتم.
جرات می توان این ساز را یکی از قدیمی ترین سازهای بادی  جهان دانست که نخستین بار در سرزمین‌های آرهن و میان بومیان شمال استرالیا یافت شد. برخی ساز «دیجیریدو» را «ترومپت چوبی طبیعی» نیز می نامند.
اگر چه این ساز قدمت طولانی دارد، اما امروزه در بین موسیقدانان جهان جایگاه ویژه ای پیدا کرده است و نواختن این ساز در کنار سایر سازهای مدرن در بین موسیقیدانان اروپایی و آمریکایی دیده می شود. در ایران قبل از من کسی این ساز را دنبال نکرده است و من وقتی دیدم نسبت به صدای آن علاقه مند هستم، آموزش آن را فراگرفتم.

*از چه زمانی نواختن آن را آغاز کردید؟
 از سال ۱۳۸۵  با این ساز قدیمی آشنا شدم. یک سال بعد از معرفی رسمی این ساز، توانستم با همراهی گروه دارکوب این ساز را در کنسرتی در تهران بنوازم و به مردم و حتی به دیگر هنرمندان معرفی کنم.

*برای آموزش این ساز به مشکل خاصی مواجه نشدید؟
من برای ادامه تحصیل به هند رفته بودم، در آنجا با یک زن و شوهر آشنا شدم که خانم استرالیایی و آقا، بلژیکی بود. این زوج « دیجیریدو» می زدند و من تنبور؛ ساز اصلی من تنبور است. به طور اتفاقی یک شب ما همدیگر را در کنار ساحل دیدیم و خیلی جالب بود، زیرا آن ها شیفته تبور که از فرهنگ دراویش کردستان ایران می آید شدند و من شیفته ساز بومی های شمال استرالیا. بعد از اتمام آن دوره، در زمان خداحافظی ما سازها را با هم تبادل کردیم. من با ساز استرالیایی به ایران آمدم و آن ها با ساز ایران به اروپا رفتند.

*مگر این ساز در جاهای خاصی یافت می شود؟
این ساز در آمریکا و روپا نواخته می شود اما فکر نمی کنم در خاورمیانه هم وجود داشته باشد. چون من  در هیچ کنسرتی یا خبری مبنی بر این که این ساز نوازنده ای در این منطقه دارد با نه دیده و شنیده نشده است. به خصوص در شرایط کنونی که اتفاقات اخیر، هنر خاورمیانه را تحت تاثیر قرار داده است.

*وقتی شما با دیجیریدو به ایران بازگشتید، چطور آن را آموزش دیدید؟
من با یک ساز بادی خیلی بزرگ به ایران آمدم و در ابتدا خیلی با مشکل روبرو بودم، زیرا کسی نبود که این ساز را به من آموزش دهد. من تکنیک های اولیه را از دوستان استرالیایی و بلژیکی ام یادگرفته بودم، از اینرو کاری که کردم این بود که ریتم های مقام های عرفانی تبور را که ساز اصلی من است، روی این ساز پیدا و اجرا کردم. این تجربه باعث شد تا شیوه نوازندگی من متفاوت باشد، زیرا از این ساز استفاده ریتمی کردم.

*آیا نواختن این ساز مانند دیگر سازهاست؟
نواختن دیجیریدو آسان نیست. نوازنده باید شگردهای خاص تنفس و ایجاد صدا با تغییر شکل دهان را یاد بگیرد.شاید خیلی ها فکر کنند نواختن این ساز به راحتی امکان پذیر است اما در عمل خواهند دید که اصلا از این خبرها نیست و اتفاقا نواختن آن بسیار بسیار کار سختی است. این ساز علاوه بر تسلط در سلفژ و تئوری و اصول نوازندگی نیازمند یادگیری «چرخه تنفس» است. دراین تکنیک نوازنده باید بیاموزد که چه‌طور در یک زمان از طریق بینی نفس بکشد و درهمان زمان هوا را از طریق دهان خارج کند.

*گفته می شود شما تنها نوازنده این ساز به شکل حرفه ای هستید. درست است؟
واقعیتش این است که وقتی من در سال 85 آموزش این ساز را آغاز کردم، یکی دونفر به شکل غیرحرفه ای آن را می نواختند و این طور نبود که به شکل حرفه ای نسبت به نوازندگی آن اقدام کنند.
از آنجا که قسمت دیگری از فعالیت من موسیقی الکترونیک است، برای خودم جالب بود که توانستم یکی از قدیمی ترین سازهای دنیا را در کنار جدیدترین و مدرن ترین موسیقی دنیا (موسیقی الکترونیک) قرار دهم. می توان گفت چه از لحاظ ساختاری چه از لحاظ جنس صدا این دو همدیگر را پیدا کردند و گوشنواز شدند.

*جز ایران در کدامیک از کشورهای دیگر کنسرت داده اید؟
تاکنون علاوه بر بر ایران در مالزی، ترکیه، هندوستان و مجارستان کنسرت برگزار کرده ام که همگی آنها تجربه های خوبی را برای من به ارمغان آورده اند .

*خوشبختانه در ایران نسبت به این ساز روی خوش نشان داده اند و در بسیاری از کنسرت ها شما به عنوان تنها نوازنده دیجیریدو حضور دارید و مردم نیز بسیار استقبال می کنند.
بله خوشخبتانه مردم از این ساز استقبال کرده اند و بسیاری از آنها نیز در کلاسهای آموزشی برای فراگیری آن ثبت نام کرده و حضور می یابند.  من با گروههای بسیاری همکاری می کنم و در کنار خواننده های بسیاری فعالیت مستمر دارم و دیده می شود که این دوستان این ساز را جز لاینفک کنسرت خود کرده اند اما یکی از اصلی ترین گروههایی که من با آن همکاری می کنم گروه دارکوب  است. من به طور ثابت با آن ها همکاری می کنمو همچنین گروه لیان یکی از گروههایی است که من همکاری مستمر و دایمی با آن دارم . این گروهها، گروههای قوی ای هستند و در میان مردم شناخته شده اند بنابراین بی دلیل نیست اگر بگویم همکاری من با آنها موجب شناساندن این ساز در میان عوام شده است.

*چرا خود نسبت به ساخت این ساز اقدام کرده اید؟
چون احساس کردم این ساز در ایران غریب مانده است و بنابراین خواستم نسبت به آن ادای دین کرده باشم. من تاکنون دیجیریدوهای بسیاری ساخته ام تا مردم ایران را با آن آشنا کنم و این امر موجب شود مردم به سمت آن کشیده شوند و از غربت در آید. ناگفته نماند که قبل از اینکه من این ساز را در ایران بسازم کسانی بودند که نیبت به ساخت ان به شکل غیرحرفه ای اقدام کرده بودند اما همانطور که می گویم کاملا غیرحرفه ای بود و اصلا استاندارد نبودند. بنابراین از آنجایی که به نوازندگی آن تسلط کامل داشتم، سعی کردم سازهایی با استاندارد جهانی و اصولی بسازم که به دست صاحبان و علامندانش برسد.
به جرات می گویم که این ساز با استانداردهای جهانی برای اولین بار است که در ایران ساخته می شود.

*شکل و شمایل ساده ای که این ساز دارد، بحث استاندارد را کمی پیچیده می کند .منظورتان از این استاندارد بودن چیست؟
چند نفرقبل از من اين ساز را مي ساختند و هنوز هم اين كار را ادامه مي دهند. اما آنچه در ساخت اين ساز مهم است اين است كه در ساخت آن بايد از بافت يكدست تنه درخت بدون كوچكترين سوراخ و آسيب ديدگي استفاده شود. اما متاسفانه بعضي ها براي راحتي كار، تنه درخت را از وسط به دو نيم مي كنند و درونش را خالي مي كنند وتاب هاي تنه درخت را مي گيرند و بعد هر دو را به هم مي چسبانند. به اين ترتيب سازي كه به دست مي آيد نه صداي اورجينال دارد و نه كيفيت خوبي را داراست. در اين كارگاه سازهايي كه ساخته مي شود همگي به روشي كه مختص خودمان است، تنه درخت را طوري خالي مي كنيم كه نه سوارخي داشته باشد و نه ترك داشته باشد تا صدايي كه از آن مي گيريم يك صداي خوب و استاندارد باشد. ما از فني استفاده كرده ايم كه خود بوميان استراليايي براي ساخت دي جي ري دو از آن استفاده مي كنند.

 *براي اين كار چه كرده ايد؟
من تحقيقات بسياري بر روي اين ساز و مقدماتش داشته ام. حتي مدت بسياري را بر روي گياه اوكاليپتوس هايي كه در ايران مي رويد گذاشتم تا با تحقيق بر روي آن بدانم كدام نواحي كه اين گياه در آنها رشد مي كند، نزديكترين منطقه آب و هوايي به مناطق استرالياست . چرا كه لازم است بدانيم كدام نواحي از نظر شرايط آب و هوايي، رطوبت و خاك و .... به مناطق رشد اين گياه در استراليا نزديك ترند تا گياهي با همان مشخصات را داشته باشيم. نتيجه اين شد كه متوجه شدم مناطق جنوبي ايران بخصوص قشم و پارس جنوبي و عسلويه و كلا مناطق بياباني براي اين منظور مناسب ترند و اوكاليپتوس هاي مشابه تري به استراليا دارند. حتي خاك آنجا را نيز براي آزمايش به آزمايشگاه هاي مختلف دادم و املاح آن مورد بررسي قرار گرفت. متوجه شدم خاك اين مناطق به مراتب از نظر فيزيكي بسيار شبيه تر به شرايط خاك آن نواحي استراليايي است. بنابراين سازي كه از چوب اوكاليپتوس هاي اين مناطق مي سازيم دقيقا شبيه همان سازهاست و هيچ تفاوتي با يكديگر ندارند. از نظر كيفي نيز دقيقا همان كيفيت را دارند و اصلا قابل تشخيص نخواهند بود كه اين ها از ساخته هاي ما هستند.

*اين سازها چه خصوصياتي دارند؟
از خصوصیات این سازها می توان به درست بودن صدا و سالم بودن نت ها، استفاده از چوب اکالیپتوس درختان جنوب ایران، نقاشی های بسیار ظریف و زیبا و ... غیره اشاره کرد. باید اضافه کنم که کیفیت سازها با مشابه استرالیایی آن غیر قابل تشخیص است، با این تفاوت که سازهای ما تحت تاثیر نوسانات بازار ارز نيست و به همین دلیل قیمت ها بسیار مناسب اند. اين ساز يك ساز نيست كه مخاطب عام داشته باشد و ساز دم دستي و شناخته شده اي نيست. به همين دليل من سعي كردم با ساخت آن سهمي در شناساندن آن داشته باشم.شكل و اندازه سازها با هم فرق دارند و اين موجب مي شود تا از نظر صدادهي نيز با هم متفاوت باشند ولي همان ثداي اورجينال را دارا خواهندبود. مزيتي كه اين سازها دارند اين است كه كارخانه اي نيستند كه به صورت كپي، پيست ساخته شوند و به شكل سري دوزي باشند. هر يك از اينها بر اساس هنرمندي كه آنها را ساخته متفاوت است. همچنين بر اساس تنه درختي كه انتخاب مي شوند، ايجاد تفاوت مي شود. روش كار به اين صورت است كه تفاوت شكل ساز در نت ها تفاوت ايجاد مي كند. به اين ساز نامهاي ترومپت چوبي و پركاشن بادي نيز اطلاق شده است . اين ساز بر اساس قوانين لوله هاي صوتي ساختاري متفاوت پيدا مي كند. مثلا وقتي طول سازكوتاه و بلند شود، نت آن نيز فرق مي كند. به همين دليل كساني كه حرفه اي كار مي كنند بايد هفت نت اصلي را داشته باشند و حتي نيم پرده ها را نيز بتوانند با آنها اجرا كنند.

*فکر می کنید با ساختن این سازها توانسته باشید آن را به مردم بشناسانید و همانطور که گفتید نسبت به آن ادای دین کنید؟
تمام تلاشم را می کنم تا چنین اتفاقی بیفتد اما هر چه بگویم و هرکاری که بکنم نمی شود چرا که دیجیریدو خود دنیایی است که نمی شود به تک تک اجزای آن دست یافت. زمان بسیاری لازم است تا این ساز کاملا با تمام خصوصیات و کارآیی هایی که دارد به مردم شناسانده شود و از این غربت دربیاید.

من تنها به عنوان عضو کوچکی از خانواده دیجیریدو سعی در شناساندن آن کرده ام حال چقدر موفق شده باشم دیگر بستگی به این دارد که در یک جامعه فضای موسیقی چقدر باز باشد و مردم آن چقدر نسبت به سازهای جدید روی خوش نشان بدهند. امیدوارم توانسته باشم اتفاقات خوبی را برای مردم درخصوص این ساز رقم بزنم چرا که به نوعی خود را مدیون و مرهون این ساز با شکوه می دانم.

منبع : روزنامه صبا
به اشتراک بگذارید :
برچسب ها


عضویت : telegram.me/joinchat/AzEeHDus0u0ht5Y_Qi2E0Q