۱۴۰۳ چهاردهم ارديبهشت - 07:54 ب.ظ

هنوز نتوانستم از نزدیک به موسیقی نگاه کنم

هنوز نتوانستم از نزدیک به موسیقی نگاه کنم

نوای فارس- مریم خوشرنگ: پیام هوشمند از جمله موزیسین هایی ست که با علاقه، اما قدم به قدم در دنیای موسیقی حرکت کرده است. با سرودن ترانه «حکمت» اولین قدم حرفه ای خود را در موسیقی برداشت. «حکمت» اولین قطعه ای ست که با ملودی سازی وی با صدای مرحوم ناصر عبداللهی منتشر شد. وی از سال 83 وارد دنیای موسیقی شد و با همکاری با بابک جهانبخش، کار خود را به صورت جدی آغاز کرد. در همه جای دنیا مخاطبان هنر، همانقدر که به ویترین آن هنر توجه می کنند، به عوامل تهیه و تولید آن نیز اهمیت می دهند. شاید در ایران چند سالی ست که توجه مخاطبان به سمت عوامل پشت صحنه تولید قطعه های موسیقی، جلب شده است. از آنجا که این موضوع از هر جهت قابل اهمیت است، «نوای فارس» نیز یکی از فاکتورهای مهم خود را توجه و اهمیت به همین موضوع، یعنی معرفی سازندگان موسیقی، قرار داده است. به همین بهانه و آشنایی بیشتر مخاطبان موسیقی با پیام هوشمند، گفت و گویی را با انجام داده ایم.
لطف کنید و نحوه حضورتان در دنیای موسیقی را توضیح دهید.
باید عرض کنم من با ترانه یا بهتر است بگویم دلنوشته،  وارد دنیای موسیقی شدم.
یعنی شما ترانه سرا بودید؟
ترانه سرا که نه . قطعه «حکمت» یکی از افتخارات کارنامه موسیقایی من هست. همانطور که گفتم «حکمت» یکی از دلنوشته های من بود. یک قرار کاری با شهرام فرشید جهت همکاری، به عنوان ملودی ساز با تنظیم کننده ها، داشتم. چشمم به تعداد زیادی ترانه روی میز او افتاد. گفتم من چند ترانه دارم. شهرام فرشید هم استقبال کرد و من ترانه ها را برای او فرستادم. بعد از حدود سه هفته با من تماس گرفتند و گفتند ناصر عزیز از ترانه شما خوش شان آمده و می خواهند کار را اجرا کنند.
و همکاری با بابک جهانبخش از کجا شکل گرفت؟
آشنایی من با بابک به سال های 79 برمی گردد. بابک یکی از دوستان صمیمی و رفیق قدیمی من است. اما شروع همکاری مان با ساخت قطعه «چی شده» و «خداحافظ» آغاز شد. بعد از انتشار آن دو قطعه، من به آلمان رفتم. قصد داشتم در آنجا بمانم که به هیچ عنوان محیط و دنیای آنها با من سازگاری نداشت. به همین دلیل به ایران برگشتم و همکاری من و بابک دوباره آغاز شد. در واقع با ساخت «چی شده» و «خداحافظ» به صورت حرفه ای وارد مارکتینگ موسیقی شدم. به همین دلیل بعد از برگشت از آلمان به سرعت کارم را ادامه دادم. ناصر عبداللهی، بابک جهانبخش، عماد طالب زاده، بهنام علمشاهی، میلاد کیانی، مسعود امامی از جمله خوانندگانی بودند که از آن سال ها با آنها همکاری داشتم. ضمن اینکه خیلی از آلبوم اولی ها نیز ساخت ملودی و تنظیم کارهای شان را به دست من سپردند.
به طور تقریبی در تمام آلبوم های بابک جهانبخشی امضایی از شما دیده شده. اما در یکی، دو آلبوم نامی از پیام هوشمند به چشم نمی خورد. دلیل این عدم همکاری چه بود؟
بله طبق گفته شما، به غیر از آلبوم «no name» و «مدار بی قراری» در تمام آلبوم های بابک حضور داشتم. این طبیعی ست که در دنیای حرفه ای موسیقی و یا هرکار دیگری، دو نفر در یک مقطع زمانی به دلیل عدم هماهنگی تفکرات و ایده های شان در یک راستا، با هم همکاری نداشته باشند. من و بابک دو دوست قدیمی و رفیق صمیمی هستیم که خدا را شکر این ارتباط و رفاقت همچنان ادامه دارد.
برکسی پوشیده نیست که حاصل همکاری شما با بابک، انتشار قطعه ای پرمخاطب و شنیدنی بوده. به نظر خودتان چه دلیلی می تواند این اتفاق را رقم بزند؟
البته این لطف شماست و امیدوارم همینطور باشد. غیر از اینکه صدای بابک از جمله صداهای مورد علاقه من است، حس و تکنیک او در اجرای کار، بنده را به عنوان سازنده آن قطعه، راضی می کند. بابک در اجرای کار حق مطلب را ادا می کند. ضمن اینکه ما همدیگر را به خوبی می شناسیم به لحاظ کاری و حرفه ای و همچنین خانوادگی. بین حس موسیقایی من و بابک ارتباط خوبی برقرار می شود. وقتی این اتفاق در تولید یک اثر موسیقایی بیفتد، یعنی به طور حتم کار مورد توجه قرار می گیرد. ضمن اینکه عرض کردم باورهای موسیقایی و ایده های مان به هم نزدیک است. جایی هم که احساس کنیم با هم اختلاف سلیقه داریم کار نمی کنیم. اما به طور معمول سعی کردیم به لحاظ فکری خودمان را به یک دیگر نزدیک کنیم. و تا جایی که به کلیت کار لطمه ای وارد نشود نظرات مان را در یک مسیر قرار بدهیم.
 «چی شده» و «خداحافظ» چطور متولد شدند؟
من ملودی این دو قطعه را ساختم و بابک به صورت ماکت آنها را اجرا کرد. فردای همان روز، بابک با من تماس گرفت و گفت: این دو کار را دوست دارم و می خواهم اجرا کنم. «چی شده» و «خداحافظ» نقطه عطف همکاری هنری من و بابک جهانبخش شد.
مهم ترین فاکتورهایی که برای همکاری با خوانندگان مختلف به خصوص تازه کارها، در نظر می گیرد، چه فاکتورهایی هستند؟
مهم ترین فاکتورهای من برای همکاری تفکر حرفه ای، توانایی خواننده در اجرای کار و خواندن و البته احترام به موسیقی و شعور موسیقایی مردم است. خواننده باید درک خوبی از موسیقی داشته باشد. استایل و شخصیت کاری و حرفه ای او از مهم ترین فاکتورهایی ست که من همیشه سعی کردم در نظر داشته باشم. البته رعایت این موارد به خود خواننده نیز کمک بسیاری می کند.
آنچه از پیام هوشمند شنیده می شود، چقدر به باورهای موسیقایی اش نزدیک است؟
حدود نود درصد آنچه از من می شنوید بدون شک همان تفکرات من نسبت به موسیقی ست. اما به هر حال پیش می آید که گاهی کاری را براساس سطح سلیقه مخاطب بازاری هرچند ضعیف، ارایه بدهیم. اگر کسی هم گفته باشد که به هیچ عنوان برخلاف باورهای موسیقی اش کار نمی کند، به طور حتم واقعیت را نمی گوید. البته باز هم عرض می کنم همیشه اعتقادم این بوده که به هنر موسیقی و شعور مخاطبان موسیقی احترام بگذارم. به همین دلیل حتا در کارهای به اصطلاح بازاری نیز سعی کردم فاکتور کیفیت را در نظر بگیرم. یعنی کاری را برخلاف سلیقه خودم ساختم ولی کار بی هویتی نبوده. امیدوارم که همینطور بوده باشد.
به نظر شما دلیل اینکه قطعه ای مورد توجه مخاطب قرار می گیرد و بیش از حد معمول شنیده می شود، چیست؟
به اعتقاد من اول لطف خداست و این که به هرحال هر آنچه از دل برآید بر دل نشیند. ضمن اینکه فاکتورهای لازم برای جذب مخاطب در نظر گرفته شده است.
هرچند تمام هنرمندان در هر زمینه ای اعتقاد دارند کارهای شان مثل فرزندشان می ماند و نمی توانند بهترین آن ها را انتخاب کنند. اما به هرحال هر هنرمندی با یکی یا چند کارشان ارتباط بیشتری برقرار می کنند. یا بهتر است بگویم حس متفاوتی نسبت به آن کار دارند. شما این حس را نسبت به کدام کارتان دارید؟
من بین کارهایم «روزمرگی» و «چی شده» با صدای بابک جهانبخش و «چی می خوای از جونم» با صدای سعید شهروز و همچنین «بیزارم» با صدای عماد طالب زاده را بیشتر دوست دارم. اما اگر قرار باشد تنها یک قطعه را انتخاب کنم به طور حتم به «روزمرگی» اشاره می کنم.
برای انتخاب ترانه به طور معمول، چه فاکتورهایی را در نظر می گیرید؟
قبل از هر چیز باید عرض کنم به دلیل اینکه ترانه جایگاه مهمی در یک قطعه موسیقایی دارد و نباید نسبت به آن بی تفاوت بود، ترانه برای من از درجه اهمیت بالایی برخوردار است.  به طور معمول ترانه هایی که حرف دل و ساده باشد را دوست دارم. ضمن اینکه خیلی وقت ها با مشورت خواننده ترانه را انتخاب می کنم. اما به نظر من ترانه هرچه ساده تر و روان تر باشد بیشتر به دل مخاطب می نشیند. فراموش نکنیم ترانه باید به واقعیت های روز زندگی نیز نزدیک باشد.
بیش از ده سال است که به صورت حرفه ای در دنیای موسیقی فعالیت می کنید. به اعتقاد شما فضای این روزهای موسیقی چگونه است؟
فضای موسیقی این روزها عالی است... !!!
به نظر شما فضاهای مجازی چه تاثیری می تواند برروی موسیقی داشته باشد؟
اگر فضای مجازی نباشد که باید موسیقی را تعطیل کرد. شما هم می دانید که این روزها آلبوم از فروش چندانی برخوردار نیست. بهتر است بگویم فروش آلبوم در حد صفر است. متاسفانه یا خوشبختانه تنها حامی خوانندگان فضای مجازی و مجانی ست.
چندی پیش صنفی با عنوان مجمع صنفی تولیدکنندگان آثار شنیداری، تشکیل و به رسمیت شناخته شد. به نظر شما چقدر جای این صنف در موسیقی کشور ما خالی بود. ضمن اینکه آیا تاثیری بر قانون کپی رایت می تواند داشته باشد یا خیر...
این صنف در همه جای دنیا وجود دارد و فعالیت می کند. به اعتقاد من اتفاق قابل احترام و ستایشی ست. می تواند تا حدود زیادی از هم گسیختگی های این حوزه را حل کند. اما موضوع قانون کپی رایت که متاسفانه آسیب بسیار بزرگ و جدی به بدنه موسیقی کشور زده است، تغییری نخواهد کرد مگر اینکه یک فکر جدی برای تصویب این قانون بشود. امیدواریم هر چه زودتر با همراهی وهمت این صنف، این اتفاق شکل بگیرد و این قانون حیاتی تصویب شود.
دورنمای تان از موسیقی ...
من هنوز نتوانستم از نزدیک به موسیقی نگاه کنم چه برسد از دور....
و کارهای جدید...
با بابک، عماد، سعید شهروز، بهنام عملشاهی، میلاد کیانی، امین مهرداد، سخی، امید گلپایگانی، میلاد عباسپور، امین خاکیان، آرمان شایقی همکاری داشتم.
نظرتان نسبت به خواننده شدن پیام هوشمند....
در حال حاضر تصمیم ندارم این کار را انجام بدهم. اما با این اوضاع بعید نیست پیام هوشمند هم خواننده بشود.
به هرحال گاهی آدم مجبور می شود. (می خندد)
جمله پایانی...
ممنون از شما و لطف و مهربانی تان و همچنین از سایت نوای فارس سپاسگزارم.
حرف آخر...
امیدوارم حال همه مان خوب بشود، به خصوص حال موسیقی...

به اشتراک بگذارید :
برچسب ها


عضویت : telegram.me/joinchat/AzEeHDus0u0ht5Y_Qi2E0Q