۱۴۰۳ هفتم ارديبهشت - 09:26 ب.ظ

نشست فقه موسيقى با حضور اهالى قفه و هنر برگزار شدموسيقى، ممنوع يا مشروع؟

موسيقى، ممنوع يا مشروع؟
نوای فارس - مرجان عابدینی: كمى دير تر از ساعت تعيين شده براى شروع برنامه نشست با حضور پيروز ارجمند و ابوالقاسم حسينى ژرفا آغاز شد. اين برنامه در راستاى پاسخ به مسئله ممنوعيت يا مشروعيت موسيقى در حوزه دين برگزار و در آن پاسخ هاى كارشناسانه دينى و علمى براى سوالات مطرح شد.

در ابتداى برنامه حجت الاسلام والمسلمين ابوالقاسم حسينى ژرفا در خصوص مبحث موسيقى در دين اسلام بيان كرد: اين انديشه چكيده فرموده دو قفيه بزرگ شيعه در قرن يازدهم، جناب ملا محسن فيض كاشانى و جناب ملا محمد باقر سبزوارى است. اين دو عالم بزرگ كه از قضا خيلى هم با هم رفيق بودند تحليلى دارند از روايات موسيقى؛ بنده شاگرد ناقابلى هستم كه من هم همين تحليل را دارم، همه افرادى هم كه مثل من ستايشگر موسيقى هستند حرف عجيبى نمى زنند، شريعتى هم حرف عجيبى در جزوه اش نزد.
سخن ملا محمد باقر سبزوارى و ملا محسن فيض كاشانى اين است كه همه روايات سركوب گر موسيقى فقط ناظر به موسيقى همان دوره هستند؛ يعنى تمام آن سخن مربوط مى شود به يك نوع خاص از موسيقى. حتى ملا محمد باقر سبزوارى پاى خود را فرا تر مى گذارد و دو سه تحليل مى آورد، يك جا مى گويد الف و لام الغناء در همه اين روايات الف و لام عهد است و فقط شامل همان موسيقى آن دوره مى شود؛ يعنى علاوه بر تحليل معنايى تحليل لفظى هم دارد و الف و لام الغناء را در رواياتى كه در باب موسيقى آمده است را شامل همه انواع موسيقى نمى داند و فقط شامل موسيقى آن دوره مى داند.
اتفاقا بخش قابل توجهى از فقيهان ما در صد سال اخير تحت تاثير نظريه اين دو بزرگوار قرار داشتند اما بسيارى از همين گروهى كه تحت تاثير اين نظريه هستند خيلى جرات نكردند كه به همين شفافيت و صراحت كه من شاگرد بى ادعاى با جرات مى گويم نظرشان را بيان كنند؛ بلكه به شكل ديگرى گفتند موسيقى لهوى و در اين سال هاى اخير مى گويند موسيقى مناسب مجالس لهو! ولى تعارف نكنيم، اصل اين سخن همان است كه سبزوارى و فيض فرمودند؛ يعنى روايات نكوهش واقع به نام به آنچه كه در عهد ائمه عليه السلام جريان داشته و نه ذات موسيقى اشاره دارد.

برسيم به اين نكته كه با وجود حرف هاى من و امثال من و با اين كه اين بحث خيلى شفاف است چرا فقهاى ما تا اين حد در برابر موسيقى سخت موضع گرفته اند؟ به چند دليل و از جمله سه دليل روشن؛ اول اينكه نه تنها در حوزه علميه بلكه در همه نهاد هاى علمى كلاسيك همواره مخالف كردن با نظرياتى كه شكل بنيادين پيدا كرده اند بسيار دشوار است. اسم نمى برم ولى بعضى از عالمان در اين چهارصد سال اخير درباره اين دو فقيه عزيز كه نام بردم بدترين تعابير را نام بردند فقط به همين دليل كه اين سخن را درباره موسيقى ابراز كردند.
دوم اينكه اصولا فقه علم روايت محور است و در علوم روايت محور تكيه بر ظواهر روايات بيش از تكيه بر روح روايات مد نظر است. سوم اينكه فقيهان ما در طول تاريخ آدم هاى اهل ملاحظه و پرهيز بودند؛ خيلى از اوقات مطالبى را كه در زندگى فردى يا اجتماعى خودشان عمل مى كردند در كتب فقهى و در رساله هاى فقهى شان بيان نكردند، هم وقت نيست و هم ملاحظات ديگر اجازه نمى دهد بيشتر توضيح بدهم اما به هر حال مطلب را رساندم.

آخرين صحبت من اين است كه عزيزان، بزرگان، ائمه جمعه و دوستان عزيز من در حوزه علميه كه به موسيقى و هنر اقبال خوشى ندارند به چند سوالى كه من طلبه شاگرد مطرح مى كنم پاسخ بدهند؛

١- چرا در قرآن كريم حتى يك آيه وجود ندارد كه موسيقى را تحريم كند؟ چرا با عناوين لهو و لعب و زور سخن رفته آن هم از جانب ائمه؟

٢- چرا خداوند صداى خوش را براى حضرت داوود هديه ويژه آن هم از جانب خود مى داند؟ 'مِنّٰا فَضْلاّ' و از كوه و پرنده مى خواهد كه با اون هم نوا شوند؟

٣- چرا در برخى روايات صداى خوش ستوده شده و حتى مومنين تشويق شدند كه قرآن را با غنا بخوانند و فرمودند 'از ما نيست كسى كه قرآن را با غنا نخواند' ؟ تعدادى از اين روايات در اصول كافى جلد ٤ صفحه ٤٢٠ موجود است.

٤- چرا امامان فرموده اند 'اگر با موسيقى گناه انجام نشود هيچ ايرادى ندارد' ؟

٥- چرا امامان فرموده اند 'اگر موسيقى انسان را به ياد بهشت بياندازد هيچ ايرادى ندارد' ؟ آيا اين خودش به اين معنا نيست كه يكى از نقش هاى موسيقى يادآورى بهشت به انسان است؟

٦- اساسا چرا يك باب تحت عنوان مستثنيات غنا در كتب فقهى باز شده و مواردى مثل محفل عروسى، مرثيه اهل بيت و آوازخوانى ساربانان از موسيقى هاى حلال شمرده شده؟

٧- آقا فقيهان تيزبينى مثل شيخ انصارى بزرگ و بعضى ديگر از ذات موسيقى و از ذات فقه غافل بودند كه موسيقى را ذاتا حلال دانستند و حرمت آن را به خاطر چيز هايى دانستند كه با موسيقى همراه مى شود؟

٨- اساسا آنچه در فرهنگ و آيين و فولكلور ما از موسيقى رواج داشته و شامل بيان معارف دينى منبر، مجالس بزرگان، تعزيه و ... بوده چيزى جز غنا و موسيقى است؟ آيا عالمان بزرگ ما با اين ميراث تمدنى عظيم ايران و اسلام مخالفت كردند؟

٩- و آخرين سوال اين كه دين خاتم يعنى دينى كه ادعا دارد به همه نياز هاى انسان تا آخرين روز روزگاران پاسخ بدهد، براى اين يكى از مهم ترين نياز هاى انسان يعنى صداى خوش و موسيقى چه پاسخى دارد؟ اگر پاسخش همين است كه بعضى فقيهان ما مى فرمايند، اين دين چگونه دينى است و اين پاسخ چگونه پاسخى است؟ نتيجه سخنم در يك جمله اين است كه موسيقى هم مثل همه ديگر دنيا سالم دارد و نا سالم؛ وقتى قدرت داشتى باشى كه آب سالم را به كام مردم تشنه بريزى، اگر نريزى جفاست و دريغا كه اين جفا به نام ديانت و فقاهت انجام مى شود.

در بخش دوم برنامه با مطرح شدن سوالاتى پيرامون استعفا دادن دكتر پيروز ارجمند، اين موسيقى دان برجسته اظهار داشت: اگر اجازه بدهيد من موسيقى را از چند كاربرد نگاه كنم و بعد برسيم به بحث سياست گذارى در حوزه موسيقى و مواردى كه در جامعه كنونى موسيقى ما هست.
در وحله اول من مى خواهم موسيقى را از ديدگاه علم نگاه كنم؛ موسيقى از ديدگاه علمى امروزه چيزى حدود ١٢ زير شاخه دارد؛ از جمله عصب موسيقى شناسى كه در مورد تاثيرات موسيقى بر عصب است، جانور موسيقى شناسى يعنى موسيقى شناسى اقوام، جامعه شناسى موسيقى، ذهن و موسيقى شناسى يكى از مباحثى است كه به تازگى به وجود آمده، پديدار شناسى موسيقى و... كه همگى رشته هاى دانشگاهى موسيقى است و در خال حاضر بسيار در اين زمينه ها كار مى شود؛ طبيعتا با اين توضيحات ما مى توانيم بگوييم موسيقى بر جسم و روان تاثير دارد.

وقتى نبض كسانى كه از كودكى موسيقى كار مى كنند بررسى مى شود مى توانيم تغيير هايى را در بخش هايى از مغز ببينيم، يعنى بخش هايى از مغز صرفا به وسيله موسيقى فعال مى شود. حتما بى حكمت نبوده اگر خداوند كاركردى را در مغز گذاشته كه فقط به وسيله موسيقى فعال مى شود؛ پس ما به طور كلى نمى توانيم منكر موسيقى و تاثيراتش بشويم اما در مورد چگونگى آن بحث مى كنيم.

تا جايى كه من مى دانم در بحث فقه فقط در دين مقدس اسلام بحث درباره مشروعيت موسيقى وجود دارد و در اديان ديگر هيچ محدوديتى در اين زمينه نيست. همانطور كه در فقه نيز محدوديت هايى در شنيدن موسيقى وجود دارد ما در ديدگاه علمى هم محدوديت هايى براى شنيدن موسيقى داريم؛ يعنى امروزه بسيارى از كاركرد هايى كه موسيقى در روانپزشكى دارد اين گونه است كه در بعضى بيمارى ها موسيقى نبايد شنيده بشود و در بعضى بيمارى ها بايد شنيده شود، تاثيراتش چه از جنبه متافيزيكال و چه از جنبه دانش مورد بررسى قرار گرفته است.

بنابراين اين كه موسيقى تاثيراتى دارد و به عنوان تنها هنرى است كه به اين اندازه در مباحث فقهى و اسلامى به آن توجه شده است، هيچ هنرى ديگرى اينقدر مورد توجه نبوده و درباره اش صحبت نشده. اين بر مى گردد به اين كه موسيقى انتزاعى ترين نوع هنر است؛ اصل اساس هم بر مى گردد به همين موضوع كه موسيقى به كل يك هنر انتزاعى است. هيچ اثر موسيقى رئاليسم وجود ندارد، يعنى هيچ اثر موسيقى وجود ندارد كه همه انسان ها و يا تعداد كثيرى از انسان ها متفق القول نظر يكسانى درباره آن داشته باشند. يك موسيقى بر من اثر شادى آور مى گذارد بر فرد ديگر اثرى متفاوت، حتى در خود من در ساعات مختلف مى تواند تاثيرات گوناگون بگذارد.

به همين دليل موسيقى پر كاربرد ترين و فراگير ترين و تاثير گذار ترين هنر هاست. در بخش علمى حتى علمى ترين هنر ها هم هست و هيچ هنرى به اندازه موسيقى ارتباطش با ساير علوم برقرار نيست؛ بسيارى از معادلات رياضى از موسيقى استخراج شده، يعنى اگر موسيقى و معادلات موسيقى نبود آن معادلات رياضى استخراج نمى شد مثل لگاريتم.

جمع بندى نظر من اين است كه موسيقى تاثير مثبت و منفى در روان و جسم انسان دارد، اما در انسان ها در جهات مختلف فرق مى كند. خوشبختانه در فقه گويا تكليف موسيقى بسيار بارز و روشن مشخص شده كه در اين موارد تشخيص اين را بر عهده فرد مكلف گذاشتند و آن فرد در صورتى كه موسيقى برايش مخرب باشد نبايد موسيقى را بشنود. بسيار اين فتوا ها روشن است و بسيار متناسب با ظرفيت هاى موسيقى كنونى ماست.

موسيقى دانان ما افراد بسيار متدين و خوبى هستند، اما يك مسئله كه همه آن ها دارند اين است كه وقتى مى خواهند يك ملودى بسازند، يك ساز بفروشند يا هر فعاليتى در اين زمينه ها داشته باشند همه جا فقه وجود دارد. يعنى وقتى من دارم يك ملودى مى سازم بايد مواظب باشم با فقه هماهنگ باشد. اين حضور فقه در همه جنبه هاى موسيقى به گونه ايست كه بعد از انقلاب بسيارى از سياست گذارى ها به گونه اى ديگر است.

ما تا سال ٥٩ هيچ محدوديتى در حوزه موسيقى نداشتيم، يعنى اگر در بررسى تاريخى نگاه كنيد از ٥٧ تا ٥٩ موسيقى قبل به شكل نوين ترى وجود دارد. بعد ما درگير جنگ مى شويم، موسيقى پاپ متوقف مى شود و فقط موسيقى حماسى و مداحى باقى مى ماند به همراه بخشى از موسيقى سنتى و كلاسيك.

در يك دوره موسيقى پاپ مجددا مشروعيت داشت و وارد شد و در حدود ٧-٨ سال بعد ما وارد يك جريان واقعى موسيقى مى شويم به نام موسيقى معاصر؛ اعم از موسيقى هاى روز كه موسيقى رپ و راك و راك اند رول و موسيقى متال و موسيقى هاى ديگرى كه كاركرد هاى معاصر دارد و ضرورت جامعه ما مخصوصا جوانان امروز است.

ارجمند در ادامه افزود: آيا اكنون ظرفيت هاى موسيقى ظرفيت هايى است كه در ١٤٠٠ سال پيش وجود داشته؟ خير! ما يك مقام حدا و رجز داشتيم در موسيقى عرب، ساز دف و نى داشتيم. ما ساز ديگرى در فرهنگ عرب نداشتيم، طبيعى است كه در آن زمان ظرفيتى كه امروزه در موسيقى وجود دارد نمى توانست وجود داشته باشد. پس بر اساس مصلحت فقهى ما موسيقى دان ها خيلى اهل دانش فقهى نيستيم. تقاضاى ما اين است همانگونه كه فقها و مراجع در مسائلى مثل اهدا عضو و بانكدارى به نظر كارشناسان احترام مى گذارند و از آن ها نظراتى مى گيرند مبتنى بر دانش و مبادى علمى نظر فقهى را صادر مى كنند، مبتنى بر اين نظر و اين روش در موسيقى هم نظر بدهند.
حذف موسيقى، حذف بخشى بسيار موثر در جامعه كنونى است.

دکتر ارجمند همچنين طى صحبت هاى خود بيان كرد:اى كاش فرمايشات مقام معظم رهبرى به طور كامل انجام مى شد. من معتقدم مديران فرهنگى ما توجهى به صحبت هاى مقام معظم رهبرى ندارند، اگر فقط صحبت هاى ايشان در خراسان شمالى جمع شود و مبناى سياست گذارى ما بشود مشكل حل مى شود. من طى ديدارى كه با خيلى بزرگان داشتم متوجه شدم تعامل بين ما وجود دارد ولى متاسفانه مشكل ما سياست مداران هستند نه اهل فقه و اهل مراجع.

وى افزود: مشكل ما سياست مداران هستند كه تعابير خود را با توجه به جايگاه خودشان براى حفظ ميز خودشان به قيمت از بين بردن موسيقى يا هر چيز ديگرى به كار مى برند. من خودم سال هاى پيش بنا بر علاقه در كلاس هاى حوزه شركت كردم و اگر امروز آقاى دكتر جنتى مى فرمايند موسيقى دانان ما بايد شركت كنند من مى توانم تعداد زيادى كارشناس فوق ليسانس موسيقى كه دارند دوره طلبگى در حوزه علميه مى خوانند معرفى كنم. مشكل ما سياست مداران هستند نه فقه و هنر، تا مشكل سياست حل نشود كارى از ما بر نمى آيد.

دكتر ارجمند همچنين در بخشى از توضيحات خود در رابطه با چگونگى رفع مشكلات صنف موسيقى گفت: سالن هاى اجراى ما و كيفيت اجراى ما اعم از سالن كه عموما سالن ورزشى است، مخاطب ما كه تربيت شده و شنونده موسيقى نيست و خود موسيقى كه روى صحنه اجرا مى شود هيچ يك استاندارد نيستند. بپذيريم كه همه اين ها بهانه اى مى شود و كمك مى كند به كسانى كه مى خواهند از اين موضوع بهره بردارى سياسى كنند. وزارت ارشاد مكلف است اين بهانه را از دست اين دوستان بگيرد. راهش را من گفته ام و باز هم مى گويم، وزير ارشاد در يك اقدام انقلابى و يك جراحى بسيار جدى بايد اجرا در سالن هاى ورزشى را متوقف كند، بايد اين كار را بكند. الان بحث بودن يا نبودن موسيقى است. من از صنفم دفاع ميكنم!

وى ادامه داد: تمام گزارش هايى كه به دفتر مراجع و ائمه جمعه مى رود و همه اين هزاران مطلب كه در قالب پوستر و بروشور در اختيارشان قرار داده مى شود همه براى سالن هاى ورزشى است كه استاندارد نيستند. بخش نامه من در ارديبهشت ماه سال ٩٢ ابلاغ شد 'ممنوعيت اجرا در سالن هاى ورزشى'. به واسطه اجراى دو موزيسين ايرانى من مجبور شدم بخش نامه را ناديده بگيرم، فشارى كه از داخل وزارت ارشاد بر من وارد شد و فشارى كه صنف سرمايه گذاران موسيقى وارد كردند. در همان مدت دو ماه كه اين بخش نامه اجرا شد من توانستم سه سرمايه گذار خصوصى را تشويق كنم كه سه سالن استاندارد بزرگ با ده ها ميليارد تومان سرمايه در استان ها بسازند. بخش خصوصى وارد شد. آقاى دكتر جنتى بايد جراحى را بپذيرد، جسارت اين را داشته باشد ممنوعيت را اعلام بكند و آرام آرام اين فضا سالم شود، آن وقت آقاى علم الهدى نخواهد گفت اگر من يكى از اين فيلم ها را به مراجع نشان دهم مى بينيد كه چه خواهد گفت چون آن وقت فضا كاملا سالم خواهد بود.

در ادامه اين نشست جلسه با پرسش و پاسخ حاضرين در سالن خاتمه يافت. در اين بخش مباحثى از قبيل ضرورت تغيير سالن هاى اجرا، احتياج به بودجه زياد شهردارى براى تجهيز سالن هاى پايتخت و... بيان شد.

شايان ذكر است اين برنامه به همت انجمن انديشه و قلم با همكارى پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى در ١٦ شهريور ماه برگزار شد.

عکس هایی از این نشست را در ادامه ببینید:
برای دیدن سایز اصلی روی عکس ها کلیک کنید
به اشتراک بگذارید :


عضویت : telegram.me/joinchat/AzEeHDus0u0ht5Y_Qi2E0Q